تصمیم گرفتم الان که بچم ختنه میکنن
خودم برم داخل پیشش

می‌خوام نترسه

من رفتم داخل دلم طاقت نیاورد بچمو تنها بزارم شوهرم هم بیرون اتاق موند گریه میکرد سعی میکردم بچمو اروم کنم ولی تا دو روز چشاش ک زل زده بود بهم گریه میکردو یادم نمیرفت الانم یادم میوفته اشکم درمیادا
هی فک میکردم ازم کمک میخواد میگ بغلم کن من نمیتونستم

من فردا ساعت ۱۲میبرمممم خدایا خیلی دلم گرفته میشه بگی چطوری بود خودت بردیش گریهکرد

منم میخواستم برم دکتر نزاشت گفت وایستا باهاش حرف بزن آروم باشه ..پستونک دهنش گذاشتم و آروم بود فقط موقع بخیه یکم گریه.کرد ...ولی خوشحالم ک پیشش واستادم و تنهاش نزاشتم چون بچه ها تو این سن صدای مادر رو میشناسن

پی وی مامان فرهام نرید که عمش دنبال ختنه و الت فقط گزارش

منم ۲ تا پسر قبلیمو خواهرم برد اصلا دلشو نداشتم از اول که برد تو اتاق تا آخرش که اومد بیرون من فقط گریه میکردم بچم خواب بود من چقدر گریه کرده بودم😅😅الان خواهرم نزدیک۲سال رفته کرمانشاه زندگی میکنه برای ختنه اینکه تازه زایمان کردم نمیدونم چکار کنم😪😪

کی میخای ختنه کنی

من خودم رفتم، پاهاشو من گرفتم جون شوهرم دلش نیومد نگا کنه رفت بیرون😂، چیز خاصی نیست ولی اگه حساسی خودت نرو داخل

اسباب بازیم ببره تودستش جغجغه اینا تا حواسش پرت بشه

نه تو نرو بگو شوهرت بره

من خودم رفتم واقعا تا چند وقت حالم بد بود خیلی روحیم خراب شد حالم بد شد
نمیتونستم بعدش جوری که باید از پسرم مراقبت کنم یه ترسی تمام وجودمو گرفته بود
به نظرم نرو چون بعدش بیشتر بهت احتیاج داره

🥲🥲اگ کسی هست خودت نرو
من،مادر و مادرشوهرم رفتن
تازه مامانم میگفت نتونستم ببینم

اون فعلا بچس زیاد متوجه حضور تو نمیشه ولی اگه بری تو روحیه خودت خیلی تاثیر منفی میزاره

منم خودم رفتم دوتا گل پسرمو گرفتم تا ختنه کردن