مامانا شما بعد اومدن بچه رابطه اخلاقی و رفتاری اینا با شوهرتون چطوریه
و حساسیت به بچه و گیر دادن

از قبل سرد تر شدیم
و شدیدا حساسه رو بچه☹️
احساس میکنم نقشم تو زندگی خدمتکاری و پرستاریه😔

واسه هیچکدوممون فرقی نداره چه عاطفی احساسی که جنسی

رابطه احساسی ما مثل قبله ولی خب رابطه جنسی تا آخر چله نمیشه هر دو‌دلمون می‌خواد ولی صبر میکنیم.از وقتی زایمان کردم حواسش ب من و بچه هست البته بچه عزیزتره هم واسه خودم هم واسه شوهرم هر دو‌عاشقانه بهش توجه میکنیم.بعد خوابیدن بچه نوبت خودمون میشه ک بهم دیگه توجه کنیم گاهی شبا اصلا نمیشه خب اینم حق می‌دهد بهم چون بچه نمیخوابه گریه می‌کنه شبایی که بچه نمیخوابه تا نصف شب کمک میکنه.ولی کارای خونه و همگی با خودمه بچه رو هم بلد نیست تنهایی نگهداری کنه کنارش منم بیدارم ولی کمک میکنه.ولی خب ما تا هفته ی پیش رابطمون اینطوری نبود با هم صحبت کردیم سنگ هامونو وا کندیم.

رابطمون مثل قبله ولی از لحاظ احساسی انگار وقت نداریم اتفاقا دیشب به این نتیجه رسیدیم بیشتر حواسمون به هم باشه و وقت بیشتری برای هم بذاریم
از لحاظ حساسیت هم حساس هست رو بچه ولی از کار من ایراد نمیگیره همه حرفا و عملم رو قبول داره و خیلی تو خونه داری و کارای پسرم کمک حالمه خدا خیرش بده

خداروسکر عااالی حواسش ب من بیشتر از بچه ست حتی... خیلی مراعات میکنه باشعوره

خوبیم در روز بیشتر بهم زنگ میزنه تقریبا هر ۲ ساعت حال بچه و خودمو میپرسه ببینه چیکار میکنیم، روی بچه خیلی حساسه ولی اینجوری نیست که بهم گیر بده بگه چیکار کن چون میدونه هردومون بی تجربه ایم

ناشکری نمیکنم ... خدارو شکر خوبه ..اما من توقعم بیشتر ازین حرفاست ازش چون توی شهر غریبم و دارم دست تنها بزرگ میکنم بچمو

من حس میکنم واسه شوهرممدارم مادری میکنم😐😫

شوهرم میگه توبلدنیستی بغل کنی چرا اینطور بغل کردی هزارتاگیر میده

حس جنسیم صفر شده اصلا نمیتونم سمتش برم عصبی هم شدم بش میپرم اونم تحمل میکنه دلم براش میسوزه

افتضاح🤧 شوهرم خیلی مراعات میکنه ولی خودمم میدونم که عصبی شدم