وای بدتر از مریضی بچه دارو نخوردن و لج کردنه ... فقط میگه نه !نه میذاره شیاف بذارم نه استامینوفن مبخوره نه آب مبخوره نه میذاره پاشویه کنم آخرش بعد نیم ساعت گریه به زور دستاشو گرفتیم ریختیم تو دهنش دارو رو

من هر وقت مریض میشه فقط آرزوی مرگم رو میکنم

باحرف زدنم قانع نمیشه؟؟مثلا قبل اینک دارو رو یهو بیاری از قبل امادش کن راجب داروهاش بگو ..
بگو اگه نخوره خوب نمیشه نمیتونیم بریم پیش دوستاش ..من پسرمو اینجوری دارو میدم ی لیوانم اب بیار پیشش بگو میدونم بدمزس ولی بعدش اب بخور بشوره ببره..خلاصه ی جورایی گولش بزن

من هر وقت دخترم مریض میشد حتی اگر زیر یک سالش بود بهش می‌گفتم شربت بخوره دختر جوجو بعد ها از گلو دخترم برن بیرون یا بعروسک هاش نمایش بازی می‌کردم الان که 3 سالش شده چه سبک مریض بشه چه سنگین تا بهش میگ شربتشو بخور تا باهاش جوجو باهاش رو بکوشیم بدون چون چرا قبول میکنه

دقیقا دختر منم ۴ روزه مریضه بد دارووووو کلافه ام کرده خودمم ازش گرفتم

حالا باز خوبه قورت میده بچت واسه من با زور هم ب میریزه بیرون