یاد دوران بارداریم افتادم شبا نمیتونستم بخوابم تا صبح راه میرفتم ،نفس کشیدن سختم بود ، بدنم داغ میشد ولی همسرم راحت می‌خوابید 🙁
همش با خودم فکر میکردم ک اگ بچه ب دنیا بیاد بازم همین قدر راحت می‌خوابه و من میمونم و بچهههههه و بی خوابی
ولی ب محض تولد امیر عباس کاملا داستان عوض شد و شده خیلی شبا ک من خوابیدم همسرم تا پنج صبح نگهش داشته یا کلا خیلی از کارای امیر عباس با باباشه مثل خوابیدن حموم رفتن پنج شنبه ها تایم باهم بودشونه میرن بیرون . پارک .

شما تا چه حد سعی می‌کنید مسئولیت کارای بچه هارو ب باباهاشون بدین ؟

باز هم فکر میکنم بدبخت ترین زن دنیا منم 😢😥
چون هیچ کدوم از این کارا رو انجام نداده همسرم

بستگی داره به نظرم بعضی پدرا تایم نگه داشتن بچه براشون مقدور نیس.همسر من ۸صب میره ظهر میاد یه ناهار میخوره ودوباره میره تا ۹ شب یه شام ومیوه همونجا میبینی ازشدت خستگی خوابش برده .چجور بچه نگهداره

قبول دارم صددرصد
بچم فقط تو بغل باباش میخابه تو بعل من ساعتها هم باشه نمیخابه انگار میدونه یه مادر افسرده واسترسی داره ویه بابا بیخیال وشاد وشنگول

منکه شوهرم ریده ازاین بابت

شوهر منم بنده خدا صبح ساعت پنج می‌ره بعضی وقتا ظهرا میاد بعضی وقتا نمیاد وقتایی باشه کمک میده پسرم رو میگیره باهاش بازی می‌کنه کمکم حمومش می‌کنه ولی طوری نیست که بخواد شبا بچه مو بخوابونه چون خیلی خسته میشه پسرمم تازگیا خیلی به من وابسته شده چون همش روزا با منه

خوشبحالت

من باردار بودم شبایی که خوابم نمیبرد همسرم پا به پای من بیدار بود پاهامو ماساژ میداد خیلی هوامو داشت الانم مه دختر دنیا اومده همه دنیاش شده حموم کردن بلد نیست ولی من حمومش میکنم باباش میبره لباسشو میپوشونه پوشکشو عوض میکنه کلی باهش بازی میکنه

تو دنیا کسی نیست بتونه بچه منو بخابونه

انگاری وقتی بچه پسر باشه بابا ها بیشتر همکاری میکنن واسه کمک و اینچیزا البته به شرایط کاریشونم ربط داره که خب همسر من از صبح ساعت ۷ تا بعدازظهر ۵ سرکاره بعد هم میاد باز میره مغازه(شغل ازاد) تا اخر شب که بیاد خونه فقط یه تایم شام میاد میخوره و میره دوباره بیاد هم باید بخوابه که صبح پاشه فقط جمعه خونس

تایمی ک خونه باشه از حموم تعویض مایبیبیشون بازی کردن باهاشون حتی گاهی وقتا یکیشو میزارم پیش همسرم یکیشو پیش مادرم با دوستام برم بیرون وقت بگذرونم حتی صبحا ک میخاد بره سرکار ببینه پشرم بیداره و مابیبیشو کثیف کرده قبل رفتنش اونو عوض میکنه
تو کارای خونه ام کمو بیش کمک میکنه

‌بیرون بریم همش بغل شوهرمه
تو خونه هم پسرم خودش همش دور باباش میچرخه انگار مامان نداره اصلا🤣
ولی خب خودم ظهرا میبرمش اتاق که شوهرم بخوابه
ولی حموم نمیبره شوهرم،میترسه
خوابم فقط رو پای خودم‌ میخوابه

پسرم از دست باباش بهتر غذا میخوره ولی همسرم جونش نمیگیره بده 😅

زیاد باباباشه دوردورمیکنن خریدمیکنن حموم بازی کلاباباباش غذابهترمیخوره تابامن

همسر منم هر شب پسرمونو میخابونه و تا صبحم که برا شیر بیدار میشه بهش شیر درست میکنه میده

نگه نمیداره بچه هارو حالا چه سرکاره بره چه نره