تجربه زایمان طبیعی(✌️)
دیگه برگشتیم خونه و دیگه خون ندیدم تاصبح شب که خوابیدم همش تو خواب درد داشتم و با درد از خواب بیدارمیشدم و دوباره که بهتر میشدم میخوابیدم دیگه صبح زود ساعت۸ونیم بیدارشدم و نتونستم بخوابم ساعت۱۲رفتم پیاده روی تا ساعت۲ و همچنان درد داشتم ولی منظم نبودن وفاصله دردام زیاد بودو دردش عجیب بود دیگه ساعت۲برگشتم خونه و هی فاصله دردام کمتر میشد ولی هنوزم منظم نبود انقد دردش وحشتناک بود که نتونستم ناهار بخورم شوهرمم گفت بیا بخوابیم و من نتونستم بخوابم رفتم دسشویی دیگه خیلی خون دیده بودم وشوهرم زنگ زد به دکترم و گفت که آیدا خونریزی داره ودردم داره گفت اگه خون زیادی هست و دردا منظم برو دکتر دیگه یکم ورزش کردم و به لیوان خاکشیر خوردم و مادرشوهرم اومد خونمون هی کمرمو ماساژ میداد وراه میرفتم تو خونه دیگه تحمل دردام و نداشتم و گریه میکردم دیگه رفتیم بیمارستان

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط