سلام خانما به کمکتون نیاز دارم ممنون میشم جوابم بدید
پسرم یک ماه وخورده ای فرستادم پیش .بخاطر اجتماعی نبودن و ارتباط ضعیف.کسی سلام میده نگاشم نمیکنه یا بااخم نگاه میکنم تا میخان لپش بگیرن میزنه واز این جور رفتارااااواصلا نه بابچها حرف میزنه نه بزرگترهااا
سه جهارروزباخودم رفت به بهونه جایزه یه روز تنها رفت ماگفتم عادت کرده روز بعدش که باباش بردش گریه نمیخام باشم به زور نگهش داشتن خانمش گفت پنج دقیقه اول گریه کرده ودیگه نشسته .ولی دیگه توخونه هم نمیخواست بره میگفت دوست ندارم .رفتم مشاوره همزاه بابازی درمانی ،،ازمشاورپرسیدم گفتم نره دیگه گفت نه بره خودت چند روز توکلاس باشه کم کم بیا بیرون تا اعتماد کنه منم دوسه هفته توکلاس بودم بعد چندروزه راضی شده بیرون کلاس میشینم حالا مدیرش میگه بزارش بروچندنفری بودن همینکار کردن عادت کرده میگم توخونه دیگه نمیخاد بیاد نمیدونم چکارکنم .چه کاری درسته
بخدا درمونده شدم .از این طرف میگم نبرم عادتش میشه دیگه سال بعد حریفش نمیشم از این طرف یک ماه وخورده ای اسیرشدم اوناهم راست میگن

۶ پاسخ

نه فعلن تو حیاط باش اعتمادشو خدشه دار نکن یک هفته ده روزم تحمل کن دیکه بعدش یکساعت برو بیرون دور بزن دوباره بیا کم کم بکن دوساعت

ن عزیز بزار بره پافشاری کن بره عادت کنه

برو بزار عادت کنه بچه من دوسال نداشت گذاشتمش کلی زجه زد ولی دیگه خیالش راحت شد من نیستم موند

عزیزم پسرتو خیلی وابسطه نگه داشتی
من با اینکه دیر باردار شدمو زورکی خدا این بچه رو بهم داد و فک نکنم دیگم باردار شم ولی با اینحال دخترمو از دوسالو نیمگی تو خانه بازی تنهاش گذاشتم و خریدامو انحام دادم
مدیرشون راست میگه نمون
اعتماد معنی نداره تو بچه
یه جایی باید این نخو بچینی
من حتی واسه دحترم سرویس گرفتم میره پیش دبستانیو میاد

خب ببین اون بهت اعتماد کرده میمونه کلاس با این فکر ک مادرش پشت در نشسته

خب پس بشین پشت در تا کلاسش تموم بشه نزار اعتمادش از بین بره

ببخشید متن طولانی شد گفتم کامل توضیح بدم شاید یکی مثل من بوده بتونه کمکم کنه 😪😪
مشاورم فعلا چهارجلسه بردم پنج درصد اثرداشته نه بیشتر
خیللیییی خستممم از روحی هم جسمی

سوال های مرتبط