۵ پاسخ

دختر منم ی زمانی اونجوری بود
هروقت هرکی عطسه میکرد ب شوخی چندبار دوباره براش تکرار میکردم
هی میخندیدم میگفتم عه گفت هاپیچیییی هاپیچی😂
کم کم عادت کرد...
الان خودشم عطسه کنه با شیطنت نگاهم میکنه میخنده ک یعنی تکرار کن

چون جای شلوغ نبوده پسر منم اینطور ب. دم تو مهمونی و مراسما بردم خوب شد ولی پدرم دراومد تا خوب شدا

پسرمنم انقدر باشوهرم دعوا کردیم دادوبیداد کردیم وسیله شکونده وحشت میکنه ازهمه چی

رستا هم میترسه عطسه میزنم بلند بلند می‌خندیم و ......
بنظرم طبیعی😕

پسرمنم میترسه چون خونه همش سوت و‌کوره

سوال های مرتبط