۱۰ پاسخ

یکم طبیعیه
اما نذار تو این حالت بمونی که خدایی نکرده افسردگی نشه
از یکی کمک بگیر که خواب کافی داشته باشی
با آدمایی رفتار کن که دوستشون داری و انرژی مثبت دارند

من تا دوماه مادرم پیشم بود بعد رفتم خونه پدرم تا ۶ماه ولی برگشتم خونه خودم قلقشون اومد دستم شبا غذا درس میگردم و تموم کارای خونه میکردم

منم اینجوری بودم
الان یکم بهتر شدم😃

واقعا سخته دست تنهایی 🥺

منم تا چند ماه به خاطر خستگی از چشم دیدن بچه ها رو نداشتم

بنام خدا من

کانلا عادیه
تنهایی کسی پیشت نیست کمکی ؟
من ۵ماه مامانم بکوب خونم بود ک اصلا ب خونه دست نمیزدم ۴ ماه ک کلا جون نداشتم از بیخابی بچه های من ۴ما تا خود صبح بیدار بودن

منم جز کارای بچه و بچم
از همه چی و همه کس متنفر شدم
در حالی ک دام نمیاد اینجوری باشه

آره این حس خیلی طبیعیه گذراست اما خیلی بهش بها نده

درست میشه این حس انقدر عاشقشون میشی که اما این گذراست اصلا تنها نباش

سوال های مرتبط

مامان کارن مامان کارن روزهای ابتدایی تولد