ینی فقط کافیه یه مامانی ک بچه کوچیک داره بیاد بگه خستم و کاش زودتر یکم بزرگ شه راحت شم زندگیم بروال برگرده...
فوری همه میان زیرش میگن ک نههههه بزرگ ترشه شروع بدبختیاته🫥بابا ول کنین توروخدا دیگ بچه دورمون دیدیم همه مون....چه چیزی سخت تر از گریه هایی ک دلیل شو نمیدونی ؟شب بیدار شدن و شیر دادن و پوشک عوض کردن و سرگرم کردن بچه ای ک هنوز خودش بلد نیس خودشو سرگرم کنه؟یا استرس جدایی هایی ک هرچی سن بچه بیشتر شه کمتر میشه؟
دیگ آدم ب چشم داره میبینه تو مهمونیا هرکی هرچقدر بچه ش کوچیک تره گرفتار تره و سخت تره باش هرچقدرم بچه ش بزرگتره راحت تره و بیشتر لذت میبره از مهمونی. ‌‌‌...منی که الان وقتی. میخوام جایی برم یه ساک بزرگ برمیدارم ک مایبیبی و لباس و شیرخشک و فلاکسش توشه .‌.یه کیسه پر از اسباب بازی و روروئک کارم سخت تره یا کسی ک بچه ش بزرگ شده و یه لباس می‌پوشونه بدون سختی میرن بیرون‌؟کم انرژی منفی بدید🤐

پسر من ۱۶ماهشه درسته گریه نمیکنه ولی بخداا همش دس میزنه به وسایلای مردم اونم وسایلای خطرناک و سنگین
راضی نیستم بریم جایی همش سرپام دنبالشم ک نره این ور اون ور
خونه خودمون راحت ترم خودش بازی میکنه سرگرم میشه راحت

کلا بچه بزرگ کردن سخته و هر مرحله ممکنه برای هر مامانی متفاوت باشه
ولی خب حالا پوشک و دل درد و کلا هرچی بچه بزرگتر مشکلاتش هم باهاش بزرگتر میشه

عزیزم فرقی نداره بچه هرچی بزرگتر بشه مشکلاتش بیشتره درسته شاید دیگه لازم نباشه یه ساک بزرگ باخودت ببری ولی باید مشکلات بزرگ تر باخودت همراه کنی بچه ای که تا میاد یه ذره تو مهمونی شیطنت کنه یا سر وصدا همه انگ بیش فعالی و بی ادبی بهش بزنن و سرگرم کردن بچه بزرگ تر مسلما سخت تره من به عنوان مادری که دو پسر بزرگتر داره میگم اینا رو عزیزم اتفاقا پوشوندن لباس برای بچه بزرگتر سخت تره چون دوست دارن مستقل باشن مثلا وسط سرمای زمستون و پاییز دلش میخواد شلوارک و آستین کوتاه بپوشه یا وسط تابستون قصد کرده لباس بافت و کاپشن بپوشه عزیزم اصلا اینطور که فکر میکنید نیست

من همین الانش راحتتر شدم نسبت به سه چهارماه پیش
خودش میتونه یه سری نیاز هاش مثل بازی کردن گرفتن وسیله هاش دور زدن تو خونه رو برطرف کنه هی نیاز نیس من کنارش باشم
دیگه دسشویی میرم گریه نمیکنه فهمیده برمیگردم
و خیلی چیزای دیگه
واقعا الان راحتتر شدم چه برسه دوسه ساله شه

واقعا همینه بازالان گریه میکنه باهاش بازی میکنم میگردونمش اروم میشع ن اونموقع که یه ماهش بود تا دم دمای صبح تو ماشین میموندیم تا گریش اروم شه

واقعا حققق

افرین موافقم❤هیچی نمتونە کفر مامانی کە شیرخشک میدە در بیارە بجز او فلاکس آب کە باید هرجا بری با خودتت ببری من کە بەسیم اخر زدم😔😔😔دخترم 4روزە سرفە میکنە از س4بیدارم تا اڵان ..اڵانم کە میخوام بخوابم یە دفعە میبینی یە کاری پیش میاد لعنتی کور شدم اینقد خوابم میاد

اخ گفتی مگه قدیمی ها می‌زارن هی میگن بزرگ شدن فلان بهمان

واقعا 😢😢👌👌👌

اره بابا
الان که یکم بزرگ شده خودش چهار دست
وپا میره با اسباب بازی‌اش بازی میکنه
یکم نفس میکشیم
بهتر از روزای دنیا اومدنشه

اره واقعا خب منی که دوتاشو دارم کوچیکه بیشتر اذیت میکنه بزرگه که برا خود میگرده سه سالشه

حرف دل منوزدی
دخترمن وقتی کوچیکتربودخیلی گریه میکردشبوروزفقط جیغ میکشیداصلانمیخوابید(سنگ کلیه داشت)تامیومدم یچیزی بگم بقیه بهم میگفتن بزرگتربشه بدتر میشه به چهاردستوپابیوفته پدرتودرمیاره
ولی برعکس انتظارم خداروشکرالان خیلی آروم شده روزبه روزم فهمیده ترمیشه😂 وخوابشم خیلی خوب شده خداروشکر

هر چقدر بزرگتر میشن راحتتر میشه

ایول بخدا

واقعا گل گفتی👌🏻

بخدا اگه من دلم تنگ شه😭😂