۷ پاسخ

خونه رو براش جذاب کن‌.چون خونه اونا براش جذاب تره خونه شما حوصله ش سر میره.
صبح بیدار شد بگو امروز میخوایم با هم غذا - شیرینی -ژله- نون درست کنیم.
باهم کاردستی درست کنید‌
خلاصه سرگرمش کن تو خونه‌

لعنت بر هرچی زندگی مشترک با قوم شوهر که منم دقیقا حال و روز شما رو دارم
روز به روز داره بدتر میشه
نمیدونم درو روشون قفل کنیم چه خاکی بر سرمون بریزیم
من که دیگه بریدم
اگه نذارم بره گریه و جیغاش به راهه
دلم میسوزه

خخ آرزو داشتم مادرشوهرم زنده بود بچم میرفت اونجا ..خوبه که استراحت میکنی ب کارای شخصیت میرسی بچه هم سرگرمه تنها نیست

وای هرجوری شده ت خونه خودت نگهش دار من جاریم پیش مادرشوهرم زندگی میکنه یعنی بچه اش شش سالشه ولی همه ازش فرارین از همون سه سالگی ازش فراری ان از بس بی ادب و شیططططون و فقد عربده کشی میکنه یعنی یه وضعیه فقد در روش قفل کن بزار گریه کن ی دوساعتی گریه مسکنه بعد ذیگ عادت میکنه ببرش پارک باعاش بازی کن خسته اش کن ت خونه فقد نزار دو‌تا تربیت بشه که بعدامثل پسر جاریم ازچشم‌میوفته .
خاهز از حرفام اصلا ناراحت نشو چون دیدم میگم حتما در روش قفل کن بگو عزیز یا مامان جون هرچی ک صداش میکنه بگو نیستن رفتن بیرون .

از اول عادتش دادی بره بخاطر اونه
یهویی نمیتونی تغییرش بدی
هر روز تایمش رو کم کن
ببرش بیرون تا با خودت بیشتر وقت بگذرونه
در رو هم قفل کن و خیلی جدی برخورد گن،بزار ناراحت بشن،آینده بچه مهم تره،من خودم یکبار جدی گفتم و برخورد کردم،دیگه حساب دستشون اومد
نزار احساس کنن که رو بچت کنترل نداری،وگرنه بزرگتر هم بشه،واسه همه چی دخالت میکنن

من اگه باشم سه ساعتم ک گریه کنه جیغ بزنه نمیزارم بره اگه اونا اومدن دنبالش اصلا درو باز نکن یا باز کن بگو نمیخواد و تمام

منم طبقه پایین خونه مادر شوهرمم ولی خب دلیلی نداره بچه همیشه اونجا باش

سوال های مرتبط