چقدر حس خوبیه که مامانایی که با هم زایمان کردیم بچه هامون دارن یک ساله میشن یا شدن
و عکسای تولداشونو میذارن
انگار همین دیروز بود زایمان کردیم و از مراحل زردی و کولیک و رفلاکس و ... گذشتیم 🥲
تولد آرادم چند روز دیگست و میخواستم براش جشن بزرگ بگیرم که خاله ی شوهرم فوت کرد و افتاد بعد از چهلمش حدودا با يه ماه تاخیر
یه کم ناراحتم که تولدش عقب افتاده دوست داشتم سر تایمش تولدشو بگیرم

تولدش مبارک گله من

من دخترمو روز تولدش بردم آتلیه یه هفته بعد هم تولدشو گرفتم اشکال نداره پیش میاددیگه

مامان یادته باهم حامله بودیم 🥹
یادش بخیر چقدر زود گذشت اراد شما زودتر از اراد من دنیا اومد

ما باغ دیدیم غذا و ورودی نفری ۶۰۰هزار😐
خیلی گرونه

آره والا
مبارک عزیزم
منم عموی همسرم فوت کرده نشد فعلا بگیریم تولد
فردا تولد پسرم

اشکال نداره ببرش اتلیه ی کیک کوچک هم بگیرین سه نفری بعداز چهلم چشن بگیرین

تولدش مبارک باشه عزیزم
خب خودتون ۳ تایی روز تولدش جشن بگیرید بگیرید بعدا جشن بزرگتر بگیر