گاهی که شوهرم یک شب شبکار مامانم میگن بیا پیش ما وقتی میام عین چی پشیمونم همش به پسرم میگن سروصدا نکن اینقدر حرف نزن به این دست نزن به اون دست نزن و...نمیدونم این چه بی ادب شده اینجوری اونجوری واقعا عصبی میشم دلم میخواد پسرم بزنم ولبی محبور میشم گوشی بدم اینستا ببینه

چرا الان بچه ها اینجوری شدن خدایی و اینکه چرا آدم ها دیگه حوصله بچه رو ندارن
انگار همه بیزار و متنفرشدن از بچه

یکی دو شب تنها بمونی عادت میکنی، به خدا اصلأ ترس نداره، منم اوح اوایل میترسیدم ولی کم کم برام عادی شد،، بموح تو خونه خودت منت هیییشکی رو هم نکش

بمون خونه ت بچه هم راجت بمونه.
منم شوهرم ماموریته دو روزه
دیشب و امشبم نبوده .فردا میاد.خونه خودم به قدری راحتم و بچه هام راجتن که حد نداره.میریزن میپاشن بازی میکنن.کسی هم غر نمیزنه بهشون

نبرش عزیزم .گوشی هم کم دستش بده اینستا نذار حداقل بازی بریز

اینستا خوب نیس واسش
بازی بریز روی گوشی

منم شوهرم پیش میاد میره ماموریت ولی من خونه خودم راحتم یه شب من رفتم تا صبح بیدار بود بچه ام همه اش ایراد می‌گرفت من مامانم دعوا نمی کنه خیلی حساس به ریخت و پاش نیست ولی بچه ام نمی‌خوابید مامانم هم اومد خونمون یعنی تا صبح بیدار بود دیگه از اون به بعد خونه خودم راحترم میرم چند ساعت میمونم یا جای دور میزنیم شب میایم راحت میخوابیم بعد یه مدت بهتر میشی یه استرسی داره ولی به نظرم آدم راحتره البته اگه آدم پایه ای داری بگو بیاد خواهری خواهرزاده ای

بقران وضعیت منم همینه اوتقدر دخترمو دعوا کردن دخترم وحشی شده دیگه