۹ پاسخ

عزیزم تو طول روز ب بچه ت برس غذاشو عوض کن سه ساعت ی بار بخوابونش وقتی م خوابید کنارش دراز بکش استراحت کن ناهار زیاد بزار ک واسه شامم بمونه یا اگ شوهرت خونه نمیاد واسه ناهار شام زیاد بزار ک واسه ناهارت بمونه صبحونه ب بچه ت فرنی بده ی کم بخوره اخر شبم وقتی بچه خوابید ب کارات برس خونه رو مرتب کن جارو بزن من خودم اینجوری ب زندگی میرسم واقعا سخته😭😭😭😭

عزیزم چند باری تایپینگ هاتو خوندم و بهت گفتم ک دختر منم همینه
ی دکتری بهم گفت شاااید حساسیت ب پروتئین گاوی باشه اگه میخوای شیرشو عوضکن ببین چی میشه منم چون مطمئن حرف نزد اهمیت ندادم
ولی دو روز پیش تو اینستا پیج ی دکتر رو دیدم علائم حساسیت ب پروتئین گاوی رو نوشته بود
دیدک تقریبا زینب همشو داره
دو روزه آپتامیل پپتی میدم
در کمال تعجب از صبح تا الان شیر خورده فقط دو بار آخرو یکم بازی دراورد
ولی خیلی بهتر شده

میگم توام ی تحقیقی راجبش کن ببین دخترت علائمش رو داره یا ن
میتونی آزمایش هم بدی مطمئن بشی

من دخترم چندوقت پیش باباش اصلانمی مونه انگار غریبس کل روز بامن خوبه ولی باباش ک میاد نق وبهونهاش بیشترمیشه بنظرتون چرااینجوری شده

کاشکی این همه زحمت باشه فقط بچه هامون سالم بزرگ شن .شکر خدا کن خواهر

منم همه زندگیم شده بچه ،اوایل سر سفره همه غذا میخوردن من بچه اروم میکردم یا شیر میدادم انقدک نق نق میکرد وقت چیز خوردم نداشتم سر سفره هم با حسرت نگاه میکردم انقد ک واسم سخت بود، ولی الان دیگه کنار اومدم ینی اگ صب تا شب غذا اماده باشه ولی بچه گریه کنه نمیتونم یه لقمه بخورم ،کلا صبرم بیشتر شده ،همه ی وقتم برا بازی کردن باهاش میره ،بچه منم وزن نمیگیره همیشه هم غذا نمیخوره ،اگ نخورد نخورد اگ خورد خوشحال میشم ...خلاصه ک تنها نیستی تو این شرایط همه مون سختی میکشیم فدا سرت خونه بهم ریخته س با بچه ت بازی کن کم کم دستت میاد وقتی بچه خوابه یا با باباش سرگرمه کاراتو تندی بکن ،من خودم وقتی شوهرم میاد بچه رو میدم بهش تندتند ب کارام میرسم و غذا درست میکنم

مشکلات ما مادرهای رفلاکسی همینه

ای خواهر پس من چی بگم بچم شش ماهشه تازه شده چهار کیلو هفت ماهه دنیا اومد با وزن ۱۳۰۰ فکرش رو بکن تازه شده اندازه بچه تازه به دنیا اومده قطره آهن و اد رو میدم کل شب رو بیقراره و نه خودش میخ آبه نه میذاره من بخوابم نمیدمم که میترسم بعدا پشیمون شم مدام سینم تو دهنشه هر چی بهش شیر میدم انگار نه انگار دریغ از یک گرم وزن شیر خشک که دیگه بد تر اصلا وزن نمیده الان منم ناهار نخوردم آشپزخونه و خونم ترکیده خستم هم جسمی هم روحی فقط به امید زندم شماهم توکل کن به خدا میگذره ان شاءالله

دقیقا منم همینم تا الان هیچی نخوردم تازه گذاشتم ناهار گرم بشه بخورم


بچت داخل بیداری شیر میخورع؟؟
من بدیش اینه بچم داخل بیداری شیر نمیخوره

چقد منی تو 😔😔😔😔

سوال های مرتبط

مامان نیهان🐣 مامان نیهان🐣 ۷ ماهگی
یعنی منی ک بچم کلی اذیتم میکنم صبح تا شب کنارشم تا بهش دوقطره شیر بدم ک اونم تهش بالا بیاره وببینم کلی گریه کنم
و از صبح تا ساعت ۶ عصر نتونم یه لقمه غذا بخورم و خونه رو یه دستی بکشم ک آنقدر کثیف نباشه با اون مادری ک بچش آرومه و حالت به موقع شیرشم میخوره و آنقدر تلاش برای شیر دادانش نداره،ما دوتا مادراداشمون پیش خدا یکیه یعنی خدایی؟؟؟
کلا افسردگی گرفتمممم حالم از شوهرم و خانواده و همه چی و همه کس بهم میخوره ،خیلی دختر پر شورو شوقی بودم اما دیگه نیستم ۶ ماهه ک زندکی ندارم همش کارم شده گریه ،شوهرمم با این بی اهمیت ها نسبت بهم سرد شده چون کلا دیگ اعصابی برام نمونده ک بشینیم دو کلمه باهم حرف بزنیم شبا آنقدر خسته میشم ک دیگ حتی بغلشم نمیکنم جدا میخابیم .. اما قبلا واقعا واقعا اینطور نبودیم خیلی محبت میکردیم بهم
امشبم بعد کلی زحمت به دخترم شیر دادم ک تهش بالا آورد، کلی گریه کروم شوهرمم خیلی اعصابش خورد شد .بعدشم با سردرد شدیدی اومدم بخوابم اما انقد حرص و جوش میخورم ک خواب به چشمم نمیاد
امشبم باید تا صبح بیدار باشم ک یکم شیر تو خواب بهش بدم حدقل 😞
مثل هرشب..
ترس اینکه چطور تا دو سالگی با این اوضاع شیر نخوردنش بزرگش کنم داره دیوونم میکنه
غذا هم اوق میزنه بالا میاره
توروخدا برای منو دخترم دعا کنین
خدا یه صبرو تحملی بهم بده ک بتونم با این اوضاع کنار بیام و آنقدر خودخوری نکنم چون واقعا ضعیف شدم
یاهم اینکه رفلاکس دخترم خوب شه
خدایا یاریم بده خودت میدونی ک چقدر دلم پره..🖤