مادرشوهرم یکم کسالت داشت
الان زنگ زدم بش حالش بپرسم
بعد دیدم پسر خاهرشوهرم تلفن ورداشت 5 سالشه یکم باش حرف زدم خاستم بگم گوشی بده مادربزرگ
بعد یهو دیدم صدای خاهرشوهرم اومد حیغ کشید سرش قطش کن قطش کن(یکسال بیشتره باهم قط رابطه ایم دعوا کردیم باهم)باورم نمیشه انقد بیشخصیت باشه دراین حد. تلفن روم قط کردن
انقد دلم شکست
کلی گریه کردم
شوهرم دلداریم داد کلی معذرت خاهی کرد

مادرشوهرمم اصن یه زنگ نزد بگه چکارداشتی زنگ زدی
خیلی از دختراش میترسه خیلییی

جوری که چن ماه قبل اعلام کرده گفته من برا زلیمان پیشت نمیام
چون میدونه همین دخترش قورتش میده.

مگه خواهر شوهر و مادر شوهر جز اقوام محسوب میشن که ازشون انتظار رفتار مناسب داری
اینا قوم الظالمینن

عیب نداره حالا خوب شد شوهرت اونجا بود دید
بیشتر میشناستشون چون تو بخاطر اون زنگ زدی

دیگه اصلا زنگ نزن شوهرتم رف اونجا قضیه رو ب مادرش بگه،بگه زنم براتوزنگ زده این کارارو میکنین دیگه توقع خبرگرفتن ازش نداشته باشین

خاک تو سر بیشعورش

چرا زنگ زدیییییی دگ نزنننننن

خواهرشوهرت یادمه احمق بود
ولش کن

ادبش رو نشون داده دیگ باز تو پیش خودت و خدات وجدانت راحته که خوب برخورد کردی پیش قدم شدی اون نمیخاد باهات در ارتباط باشه چه بهتر شوهرتم میفهمه دیگ مامانش و ابجیش چین 😏

بهش فکر نکن شخصیت خودشونو نشون دادن

برات مهم نباشه اصلا مگه به گوشی اون زنگ زدی بره گم شه

عزیزم شما بخاطر شوهرت زنگ زدی بهش بگو دیگه زنگ نمیزنم وقتی اینجوری کردن بیخیال بهتر ک نمیاد بیادم فقط دستور میدن شیر خشک نده فلان کن اینجوری راحت تری خاهر شوهرتم معلومه خیلی عقده ایه

شاید اصلا ب مادرشوهرت خبرندادن ک زنگ زدی..چقد ندید بدید بوده خاهرشوهرت خاک برسرش

عزیزم بیکاربودی زنگ زدی جویای حالش شدی.