سلام مامانا من یه پسر ۶ساله دارم یه ۴ ماهه.شبا حتما باید براش قصه بگم تا بخابه بعضی شبا با یه قصه خوابش میره بعضی شبا هم مثل دیشب ۱۰ تا قصه گفتم تا خوابید خواستم بگم چقدر مامان بودن سخته مخصوصا مامان ۲تا بچه بودن دیشب پسر کوچولو رو خوابوندم رفتم واسه بزرگه قصه بگم تا خوابش ببره کوچیکه بیدار شد ۲ ساعت گریه میکرد یه کوچولو شیر خورد خوابید تا بیام بخابم دوباره بیدار شد کلا تا صبح برنامه همین بود صبحم پسر بزرگم رو راهی مهد کردم و صبح تا حالا دارم کارای خونه رو میکنم لباس ریختم لباسشویی.گرد گیری کردم ناهار پختم و منتظرم نی نی بیداربشه جارو برقی بکشم.واقعا دم هممون گرم خیلی زحمت میکشیم و مردا قدردان مون نیستن.خواستم همین جا از همه مامانا تشکر کنم و بهشون یه خداقوت بگم.اگه خودمونم به خودمون روحیه ندیم که نمیشه🤭

مقالات مرتبط

سوال های مرتبط