پارت ۲ سزارین ...
پاهام سر شد پرده رو کشید نفسم تنگ میشد .... پاهام مور مور میشد حسش بد بود اما درد نداشتم اصاا قابل تحمل بود همه چیز ببخشین دیر شد پسرم اصن تموم فکرم پیش شیر خوردنش ...
سوند اصلا راحت راحت بود.....
سوژن کمر راحت ...
تو اتاق عمل ماساژر دادان نفهمیدم
کشیدن سوند یکم سوختم ...
شب اولم نشستم خودم شیرش دادم تنهای راه رفتم اذیت نشدم اصنننن
....
اتاق خصوصی گرفت برام همسرم
پمپ ضد درد عالی فوق العاده ....
بود ... نگیرین ضرر کردین ....
هر سوالی بود بازم بپرسید ببخشین دیگه من خیلی فکرم درگیر فقط اصن نترسید خیلی من. راحت بودم .... نوزاد ک دیدم گریه کردم از خوشحالی
نی نی م سفید خوجل 🥺🥺🥺🥲🥲🍁اینم عکسش ... همسرم هیی کمک کرد تا صبح. کمک کرد بچه شیرم رو بگیره...
نمیدونم دیگه بعدا ک بزرگتر شد تنها جای ک اذیت شدم تو اتاق عمل حس تنگی نفس داشتم و تهوع ی حس غریبی بود .... تا نی نی دیدم گفتم خواب اور بزنین زدم خوابیدم و راحت ....

تصویر
۲۱ پاسخ

شالت چه تر زده به تیپت😂😩

وووی ننه
جوجوی خوردنی😍😍🧿🧿
مبارک باشه عزیزم
فقط یه سوال
همسرت کامل پیشته؟
من همش میترسم راه ندن
یا فقط یک ساعت بذارن بیاد

سلام عزیزم قدم نو رسیده مبارک باشه ان شاالله 😍🤩
میشه درباره هزینه بیمارستان هم توضیح بدی و اینکه از دکتر قره خانی راضی بودی؟

اوووو خداااااا چقدر نااازه قدمش پر برکت باشه گلم

ای جان دل😍😍😍😍

ای جووووونم قدمش خیر باشه گلم
اسمش چیه عزیزم؟
چ خوشگلی جفتتتون♥️🫂

خدا حفظتون کنه ❤️

بعد عمل سردت نشد؟

عزیزم قدمش مبارک باشه من جن تا سوال دارم لطفا جواب بده🥹😍
هزینه بیمارستان کلا چقد شد ؟
اتاقت vipبود یا خصوصی؟
رسیدگی‌شون چطوره ؟

ای حانم😍عزیزم

ای ننه

مبارک باشه عزیزم.مرسی که اطلاعاتتو دد اختیارمون گذاشتی واقعا لازم داشتم🥹❤️

ای جونم مبارک باشه عزیزم ب سلامتی

بعضیا میگن سوند سخته نمیدونم سوزن سخته من بسکه درد داشتم هیچکدومو حس نکردم من اولش طبیعی بودم بسک درد کشیدم خدا صدامو شنید سزارین شدم واقعا سزارین همچیش خوب بود من پمپ درد هم نگرفتم فقط شیاف میزاشتم ولی اصلا اذیت نشدم زودم سرپا شدم بخاطر پسرم

قدمش مبارک باشه
چ خوب گذاشتن شب همسرت کنارت باشه
ماهم خصوصی بودیم یعنی بیچارها رو پشت در بخشم بزور میزاشتن بیان

ای جون دلم
دوتا دلبر زیبا🩵🧿🩵

😍عزیزم

منم بفرستم😂😂😂

تصویر

چقد خوشگلید😍😍

عزیزم مبارکه ایشالا خوش قدم باشه
فقد اینک چرا هنوز شکم داری مگ نباید بره تو یکم
بخیه هات اذیت نمیکنه؟

اوخودا چن‌کیلو بود

سوال های مرتبط

مامان آریشاه مامان آریشاه روزهای ابتدایی تولد
مامانا سلام
تجربم از زایمان#سزارین
من سه روزه زایمان کردم خداروشکر حالم خوبه درد دارم ولی واقعا زیاد نیست ک نشه تحمل کرد
خب رفتم بیمارستان ساعت ۸ صبح کارامو انجام دادن و آماده اتاق عملم کردن ک شد ساعت ۱۱
بخوام بگم مزخرف ترین کار تو عمل همین گذاشتن سونده
درد نداش ولس حس سوزش بدی داشت ک اونم زود برطرف شد
استرس نداشتم خداروشکر
وقتی رفتم تو اتاق عمل نشستم رو تخت آمپول بی حسی رو تزریق کردن ک واقعا بنظرم اصلا درد نداشت
ب محص اینکه آمپول زدن شاید ۱ دقیقه طول نکشید ک از کمر ب پایین حس داغی داشتم و ب شدت پاهام سنگین شدن
خداروشکر اونقدر دکترم فرز و زرنگ بود ک فک کنم از برش زدن تا دنیا اومدن نی نیم ۵ دیقع طول کشید. نی نیم دنیا اومد و صداشو شنیدم حس فوق‌العاده ای بود بعد اینکه مشغول بخیه بودن یه مامایی اومد و تماس پوستی با نی نیم ایجاد کرد و نی نی رو شیر دادم ‌.وقتی اومدم بخش ب غیر از احساس سنگینی روی پاهام حس دیگه ای نداشتم یکم گیج بودم .
وقتی حسم برگشت کم کم آماده راه رفتن شدم
اولین راه رفتن از بقیع راه رفتنا دردناک تر بود ولی هر چه راه بری بهتر و بهتر میشی
دردام ک شروع شد با شیاف قابل تحمل بود و من از پمپ درد استفاده نکردم
دیگه خلاصه اگ برگردم بازم ممنون سزارین رو انتخاب میکنم چون واقعا راضی بودم حتی از اون چیزی ک فک میکردم خیلی راحت تر بود
حالا ببخشید اگ من کامل توضیح ندادم😂 اگ سوال داشتین بپرسین تا بتونم بیشتر راهنماییتون کنم😂
راستی من تو ۳۸ هفته و ۲ روز زایمان کردم نی نی ۳۸۰۰ وزن و ۵۱ سانت قدش بود😍🥹🧿
و اینم بگم ک سایز شکم هیچ ربطی ب وزن نی نی نداره
حتی وقتی ک رفتم اتاق عمل پرسنل با تعجب میگفتن پس کو شکمت
حتی خود دکترم باورش نمیشد وزن نی نیمو🧿😂
مامان عروسک مامان عروسک ۴ ماهگی
تجربه سزارین 1:
صبح بستری شدم، اولش nst گرفتن ازم،بعدش سوند وصل کردن،
بنظر من مسخره ترین قسمت زایمان همین سوند وصل کردن بود!
خودتون رو کاملا شل بگیرید ک اصلا متوجه درد نشید،من درد نداشتم چون خودمو شل گرفتم،فقط بدیش این بود سوزش داشتی،بخصوص تا یک ربع اولش!سوزش و احساس فشار ادرار!!!
بعدش بردنم اتاق عمل! اصلا اونجوری ک فک میکردم ترسناک نبود!چون من خیلی ترسوعم!دکترم سریع اومد صحبت کرد جو اتاق عمل خیلی خوب بود و شوخی میکردن!آمپول بی حسی اصلااااااااا درد نداشت با اینکه چهار بار برام زدن!
بعدش سریع پاهام سوزن سوزن و داغ شد و عمل انجام شد!وقتی نی نی رو میزارن رو صورتت واقعا همه چیو فراموش میکنی!ی صورت نرررم و داغ و کوچولو🥺
بعدش همون موقع شکم رو فشار دادن هیچی حس نکردم!
من لرزش شدیددددد داشتم تا دو ساعت بعد عمل تو ریکاوری!دومین فشار رو توی ریکاوری دادن،دردش افتضاح بود!
سومین فشار رو توی اتاقم دادن ک خیلی کم بود دردش!
بعدش اینکه بنظرم هرچقدم نخواید هزینه کنید،ولی اتاق خصوصی بگیرید،خیلی خوبه،راحت و خوب بدون شر و صدای اضافه!نی نی هم اروم میخوابه بیدار نمیشه با صدای دیگران!
اولین راه رفتن هم اصلاااااااا اذیت نشدم واقعا!فقط یکم نفس کشیدن سخت بود! حتما پمپ درد بگیرید عالیع!
موقعی ک میخواید راه برید اول یکم بشینید رو تخت بعد اروم پاشید ب کمک همراه!
من حتی تنهایی رفتم سرویس و اوکی بودم!
بیمارستانم خصوصی بود و پرستارا همه کارای منو کردن(شیاف،تعویض پوشک و …)اصلا ب همراه نگفتن کاری کنه!
هرچی هم تو ساک واسه خودم برده بودم استفاده نشد و بیمارستان خودش داد.
مامان گردو👼🏻 مامان گردو👼🏻 ۵ ماهگی
سلام خانما شبتون بخیر
من سزارین شدم و همه چیز عالی بود هیچوقت فکر نمیکردم چیزی ک انقدر برا خودم بزرگش کردم ب همین سادگی باشه.تجربیاتمم بخوام بگم من بیمارستان اروند اهواز عمل شدم ک واقعا برخورد پرستاراودکترم و بخصوص کادر اتاق عمل عالی بود.همه ی کارای بعد عملم رو خود پرستارا و پرسنل بیمارستان انجام دادن برام و مرتب بهم سر میزدن.غذای خودم و همراهمم ب موقع و گرم و خوشمزه بود .برای عمل هم سوزن بیحسی درد خیلی کمی داشت و وصل کردن سوند ک من وحشت داشتم دردی نداشت بیشتر حالت چندش داشت تا درد، کشیدنشم از وصل کردنش راحتربود واسم...ماساژای شکمی تو حالت بیحسی با وجود پمپ درد بازم درد داشت ولی قابل تحمل بود و خودمم خیلی همکاری کردم با پرستارا چون ب نفع خودمونه هرچی بیشتر تخلیه بشه. پمپ درد گرفتم ک وااااقعا دردامو کم میکرد و عالی بود و بعد عملم اولین راه رفتنم یکم ترس داشتم،دردم داشت ولی قابل تحمل بود ک خداروشکر راحت بلندشدم و راه رفتم بیشتر از بقیه مریضاهم راه رفتم.دردامم تا سه روز اول در حد پریودی یکم شدیدترداشتم و یکم نشستن بلندشدن برام سخت بود ک رفته رفته اوکی شدم
فقط تنها چیزی ک من اطلاع نداشتم تجمع و ترشح سروز بود ک ۲هفته بعد برامن خودشونشون داد و سرباز کرد ک خیلی ترسیدم چون اطلاعی نداشتم ولی خداروشکر اونم تموم شد و همه چیز عالی بود.اگ بازم برگردم عقب سزارین رو انتخاب میکنم
مامان نفس مامان نفس ۴ ماهگی
# پارت سوم
من استرس داشتم دکترم نیاد هی میگفتم دکترم اومد میادش؟دکتر رو عصرش دیدم اومد گفت نگران نباش موقع زایمانت میام واقعا استرس داشتم سر یک ربع خودشو رسوند بیمارستان رفتم اتاق عمل چون شام خورده بودم از کمر بیهوشم کردم پرسنل اتاق عمل و مسئول بیهوشی فوق العاده مهربون و خوش اخلاق بودن بعد چند دقیقه پاهام سنگین و بیحس شد بعدم صدای گریه نوزاد رو شنیدم واسه من که قبلش خیلی درد طبیعی کشیده بودم مثل بهشت بود داشت تو اتاق عمل خوابم میبرد فقط نفسم تنگی میکرد و حالت تهوع داشتم که گفتن طبیعیه ساعت ۱۲
و ۴۵ دقیقه دختر گلم به دنیا اومد هیچی درد نداشتم تا از ریکاوری بیام بیرون ساعت ۲ و نیم بودش همسرم و پرسنل بیمارستان گذاشتنم رو تخت چون پاهام سنگین بود ساعت ۸ صبح از بیحسی دراومدم درد بخیه هام قابل تحمل بود ولی چون قبلش سوزن فشار بهم زده بودن رحمم به شدت منقبض میشد چون شکمم بخیه بود دردش وحشتناک بود.دو تا شیاف و یک ساعت بعدش یک سوزن بهم زدن دردام اروم شد با کمک مامانم راه رفتم درداش بد بود ولی میشد تحمل کرد واقعا از انتخاب زایمان طبیعی پشیمون شدم بدن آدما با هم فرق داره ولی اگه الان میتونستم انتخاب کنم صد درصد از اول سزارین رو انتخاب میکردم من زیاد اصرار به طبیعی داشتم ولی الان میبینم واقعا سزارین واسه ی من بهتر بود.
مامان نفس مامان نفس ۲ ماهگی
#تجربه زایمان سزارین
سلام خانوما امیدوارم ک خوب باشین
من چند روزی هست زایمان کردم سزارین اختیاری پیش خانم دکتر فریبا حقی
من بیهوشی و انتخاب کردم چون از اتاق عمل میترسیدم و خداروشکر خیلی بیهوشی خوب بود حتی موقعی ک شکمم و فشار دادن من اصلا متوجه نشدم چون بیهوش بودم و پمپ درد داشتم خیلی پمپ درد عالی بود بعد از اینکه بهوش اومدم اصلا درد نداشتم فقط تنها جایی ک اذیت شدم موقع سوند بود چون پاهام و باز نکردم پرستار عصبانی شد و بدجور سوند بهم وصل کردن از من به شما نصیحت همکاری کنین و مثل من خودتون سفت نکنین ک بدجور اذیت میشین و از بیهوشی اصلا نترسین و حتما حتما پمپ درد بگیرین واقعا ارزش داره چون بعدش درد ندارین من وقتی بهوش اومدم دیدم دخمل قشنگم و آوردن کنارم بهترین لحظه زندگیم بود امیدوارم همه خانوما بسلامتی و دلخوش زایمان کنن و بچه هاشون و سالم و سلامت بغل بگیرن بیان خونه😍خانوما اصلا از زایمان نترسین خودم خیلی میترسیدم ولی اصلا چیز سختی نیست..‌‌..
اگه سوالی داشتین بپرسین جواب میدم 😍
مامان رادین مامان رادین ۲ ماهگی
تجربه سزارین ۱)
خانوما مامانم و مادرشوهرم اومدن کمک من و همسرم اومدیم بخابیم شب نخابیدیم گفتم تجربه سزارین براتون بذارم
۲۶ام رفتم بیمارستان هیچ دردی نداشتم اولش لباس بهم دادن رفتم پوشیدم رو تخت خابیدم سوند برام گذاشت خیلی میترسیدم ولی حسش چندش بود درد خاصی نبود چون برام اورژانسی زده بودن نمیشد اتاق عمل برام بذارن بعد نشستم روی ویلچر حس میکرذم الان در میاد و حس چندشی ذاشت دگ کلا اذیت بودم تا رفتم اتاق عمل
اتاق عمل نشستم کمرم باز بود دکتر بیهوشی اومد وقتی آمپول زد پاهام ک از استرس یخ زده بود داغ شد حس خوبی بود ولی اینکه نمیتونسنم تکون بدم حس خیلی بدی بود بعذ پرده کشیدن بتادین مالیدن اینو میفهمیدم فقط حس درد نداشتم حس ذاشتم ینی همه برش هارو میفهمیدم درد فقط نداشت دگ استرس ذاشتم هی حرف میزدن بچه چربیم زیاد بود بیزون نمیومد با سلام صلوات و بسم الله آوردنش بیرون گفتن چقد چربی داری دستمون ضعف کرد فلان دگ اراوردن صذای گریشو شنیدم گریم گرفت هی خابم میبرد میگفتن پاشو نخاب نمی‌دونم چرا خاب میچسبید هی بیدارم میکردن بعذ خلاصه دوختن رفتم ریگاوری نیم ساعت درد اصلا نداشتم حتی بالا رفتم اومده بودن دیدنم درد اصلا نداشتم تا اینکه همه رفتن درد شرووووووع شد بدجووووور با پمپ درد و‌شیافم خوب نمیشد خلاصه شب شد باید راه میرفتم پاشدم نشستم میخاستم غش کنم پنج تا خرما خوردم اوکی شدم واقعا اوکی شدما حس جالبی بود بعد شوهرم گوشت کباب برگی آورد ابشو‌خورذم عصاره انداختم دور بعد اسهال شدم یسره دسشویی بودم واقعا دسشویی زفتنم خیلی خیلی سخت بود خلاصه آنقدر راه رفتم یکمممم بهتر شدم مرخص شدم شب اول خونه با وجود درد و بچه خیلی سخت بود خیلی امشب دردم بهتره خدا بخیر کنه‌دگ