اونایی که داستان زندگیمو خوندن شماها جام بودید چکار میکردن؟؟؟
اگر کاملا شرایط زندگی منو داشتین ؟؟؟

خیر نبینه هر کی که باعث شده تو انقد عذاب بکشی

تو وقتی فهمیدی ترنس هس ب دادگاه میگفتی خود دادگاه طلاقت و میداد بی برو برگشت

اولی الان بری بگی بابت ترنس طلاق میگیرم میگن پس چطور بچه دار شدی پس حتما از نظر جنسی مشگلی نداری

واینکه شوهرت ک ترنس تقریبا جق تودادگاباتوه ولی حالا نمیدونم بپرسن این بچه چجواومده اگ مردونگی نداره

میشه در خواست بدی من پرم

چه داستان عجیبی داشتی تو دختر..پرهام ریخت

بنظر من کار کن تلاش کن جداشو جوری تلاش کن ک موفق بشی انتقام تموم کارارو از همشون بگیری مخصوصا اون شوهر عمه بیشعورت ک بچه رو زد الهی دستش بشکنه

عزیزم داستان زندگیت و پاک کن آشنا نبینه
ان شاالله خدا کمکت کنه فقط از خودش بخواه
درسته توی گذشته از روی ناآگاهی اشتباه داشتی ولی هرچي بوده تموم شده از الان به بعد سعی کن راه درست و بری مطمئن باش و امیدوار که خدا یه دری به روت باز ميکنه

مهرتو بزار اجرا،حق و حقوقتو بگیر مستقل شو

و احتمالش خیلیه حتی قانون شک کنه بهت با وجود آلت ۳ سانتی بچهدداری

شوهرت برادر شوهر خواهراته؟

خیلی اشتباه کردی خیلییی

دخترتو شوهرت دوست داره؟

هیچ وقت اسم بچه ات خودت و‌شهرتو نگو اینجا
ممکنه از سر کنجکاوی برا اینکه داستانتو بخونن بیان سراغت و بعد اشنا دربیاد
لااقل تا زمانی که طلاق نگرفتی و کسی نفهمیده اینجام خودتو لو نده

زندگی خواهرت خوبه؟

عزیزم شوهرت چندسالشه؟

نگفتی بچت دختره یا پسر؟

صبر میکردم بوقتش جدا میشدم رابطه با غیرشوهر و بچه و غیره هم اشتباه بوده بنظرم ارامشتو فقط ازت گرفته تنهایی حداقل میتونستی جداشی و فرصت ی زندگی جدید بخوذت بدی اینطوری با ی بچه جداشی اینده ای ک برا تو رقم خوردو یکی دیگه برا بچت رقم میزنه

جدا ميشدم و با بچم زندگي ميكردم البته اول شاغل ميشدم