سوال های مرتبط

مامان لیام کوچولو مامان لیام کوچولو ۱۳ ماهگی
ای خدا فردا تولده پسرمه چ زود یه سال گذشت🥲 انگار همین دیروز بود داشتم آماده میشدم برا زایمان ،قراربود چهارصب برم بستری شم من انقد شوق و ذوق دیدن پسرمو داشتم شبش کلا نخوابیدمو همسرمم بدترازمن از سه صب رفته بودیم بیمارستان بستری شم 🥺😅 هنوزم تو تاپیکام هستو دوباره رفتم دیدمو بغض کردم چ حس عجیبیه 🥲
یادش بخیر اون شب بعد بستری شدنم احساس میکردم ساعت اصلا نمیگذره شوهرمم همش تو اتاق قدم میزد انقد استرسی شده بود انگار قراربود اون زایمان کنه یه جا بند نمیشد🤣
.خلاصه ک اون شبم گذشتو ب دنیا اومد عزیزدل ما 🥲❤️
تو این یه سالی ک گذشت روزبروز بزرگ شدن پسرمو دیدم همش بغض کردم ک چرا روزا انقدر زودزود میگذره و بزرگ میشه 🥹هنوزم عکسای بیمارستان تو گوشیم هستو بااینکه گوشیم دیگه جانداره داره میترکه 😆ولی بازم دلم نمیاد اون عکسارو پاک کنم همش دوس دارم جلو چشمم باشن🥲
چیه این حس مادری ک الانم بانوشتن چنتا جمله دلتنگ اون روزا شدمو گریم گرف 🥲🥹
این حس نصیب همه چشم انتظارا ❤️
آرزوم اینه هیشکی تو دنیا تو حسرت حس مادری نمونه🥲❤️


۱۴۰۳/۷/۱۶❤️