اين روزا انقدرررر اتفاقاى عجيب و بد واسمون افتاده كه كلا تو شوكم🤦🏻‍♀️😐 از دزديده شدن گوشى تااااا انواع مشكلات جسمى كه واسه من پيش اومده. دقيقا توى روزى كه خيلى خيلى حالم بد بود و واقعا دلم ميخواست گريه كنم، همسرم شهر ديگه اى بود و نميتونست بياد، خانواده خودم كه دورن و خانواده همسرم هم سفر بودن. با بدبختى خودمو كشوندم پسر كوچولو رو بردم كلاس كلى باهاش بازى كردم خريد رفتيم رقصيديم …. و در آخر ، وقتى كه شب چشماى كوچولوش رو روى هم گذاشت بغض منم تركيد 🤦🏻‍♀️🫠
يكى از بزرگترين نقطه ضعفام اينه كه پسرم متوجه ناراحتى من و يا تغيير شرايط نشه 😭

تصویر
۱۰ پاسخ

چقدر قوووی آفرین به شما عزیزدلم💜😢

من بعد فوت خواهرم هر لحظه جلو بچه ام گریه میکنم اونم با صدای بلند

عزیز کاپیشن پسرت کجا گرفتی ؟چند گرفتی ؟

افرین چقد قوی من تا ی چیز کوچولو میشه اشکم دم مشکمه

عزیزم چقدر سخت 😔 و چقدر مادر فوق‌العاده‌ای هستی که تونستی تو این شرایط لبخند روی لب بچه‌ت بیاری ✨️

ای واای چراپس عزیزم،خودتون که آسیب ندیدین تو جریان دزدی؟

ایشالله خوشی بشه مهمون خونتون ❤️❤️


ببخشید رنگ موهات چه رنگیه ؟؟

عزیزم این اتفاقات میگذره يه يه لحظه لبخند گل پسرت به‌ دنيا میارزه،و همچو قدرتي به‌ آدم میدن که‌ کوهی از مشکلات هم نمیتونه آدمو از پا دربیاره

ایشالله همیشهحال دل همه خوب باشه

اخی عزیزم
ایشالا زود حالت خوب بشه و یه خوشحالی بزرگ جبران این تلخی ها بشه

مقالات مرتبط

مشکلات فرزند آخر در خانواده پرجمعیت
مشکلات فرزند آخر در خانواده پرجمعیت از نظر روانشناسی
کودکان سندرم داون
سندرم داون از چند ماهگی قابل تشخیص است؟علائم و مشکلات آن
درمان خانگی بوی بد دهان کودکان
علت بوی بد دهان کودک و راه درمان آن
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه

سوال های مرتبط

مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی
يادش بخير يه زمانى چقدر چيزكيك درست ميكردم 😄 يه مدت كوتاهى براى كافه ها هم درست ميكردم. خيلى دلم ميخواست اين كار كيك و شيرينى رو ادامه بدم ولى خب نشد ديگه😔
امروز با پسر كوچولو يه چيزكيك ژاپنى درست كرديم واقعا به نظر خودم خوشمزه نبود ولى پدر و پسر تا تهش رو خوردن نذاشتن يه عكس بگيرم😂
درست كردن اين چيزا به من خيلى آرامش ميده و هر وقت توى ذهن و دلم آشوبه ميرم سراغش، ديگه باراد رو هم با خودم همراه ميكنم ميذارم كمك كنه كه حوصلش سر نره و متوجه بى حوصلگى منم نشه.
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی
باورم نميشه بچه اى كه من واسه هر كااارى باهاش چالش دارم توى خونه ، مثل حموم رفتن و خوابيدن و غذا خوردن و …. توى يه سرى موقعيت ها اينقدررر جنتلمن ميشه😄
پس اون وقتايى كه تو خونه اذيتم ميكنه آگاهانه ست🤦🏻‍♀️
از قبل بهش گفته بوديم قراره بريم عروسى كى و از اونجايى كه عاشق عروس و داماده(دوستامون بودن) خيلى ذوق داشت. كل مجلس مثل مرد نسسته بود روى همون صندلى يكم مردونه ميرقصيد و هر وقت بهش ميگفتيم بريم پيش بقيه برقصيم ميومد😄
توى همه عكسا ژست گرفته و خلاصه خيلى همه چيزو جدى گرفته بود😂😍
من اصلاااا نفهميدم با يه بچه ٣ ساله رفتم عروسى، البته كه حضور پدر و مادر همسرمم بى تاثير نبود🤪
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی
دكوراسيون جديد رو ايشون افتتاح كردن🤦🏻‍♀️😂
با هزار بدبختى از وانت پيادش كردم واقعا عاشق عقب وانت شده بود 😐 داشتم فكر ميكردم من واسه سرگرميش تو چه فكرايى هستم و پسرك با چه چيزاى ساده اى خوشحال ميشه 🙃
راستى اينجا يه سيرك برگزار ميشه كه ميخواستم باراد و ببرم ولى متوجه شدم توش خيلى از حيوونا استفاده كردن، نگران شدم كه مصداق حيوان آزارى باشه و منصرف شدم از رفتنش.
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی
ميان وعده جذاب پاييزى 😍 كدو حلوايى رو با كره ميپزيم و بعد روش شيره انگور و دارچين و پودر گردو ميريزيم ❤️ اگه يه اسكوپ بستنى وانيلى هم بذاريم كنارش كه ميتونيم بريم فضا 😄😄
مامانا يه سوالى ، آيا بچه هاى شما هم خيلى با خشونت و سر و صدا بازى ميكنن؟ من واقعا نگرانم ديگه همسايه ها صداشون در بياد. ضمن اينكه از بس باراد ميپره روم و كشتى ميگيره و بازى هاى اينجورى تمام بدنم درد ميكنه. از سر و صدا و هيجانم كه نگم. وسيله هاى خونه هم كه فكر كنم كلا همه بايد يه روزى عوض شه دااااغوووون 😐 راستش يكم خسته شدم گاهى شبا كه همه خوابن اشك ميريزم از اين همه سر و صدا و جنجالى كه در طول روز تحمل كردم 😔
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی
پسرك امروز با پدرش رفته ماهى خريده و شاهد تمام صحنه هاى بيرون اوردن ماهى از آب، با چوب توى سرشون زدن ، شكافتن و قطعه قطعه كردنشون بوده 😐😐 انقدر براش عجيب و متفاوت بوده كه چند بار تعريف كرد ، و من داشتم سكته ميكردم و عصبانى از دست همسرم كه چرا گذاشتى بچه اين صحنه هارو ببينه 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️😕
همسرم ميگه بزرگ شده و بايد زندگى رو واقعى ببينه نه اون چيزى كه تو توى ذهنش ميسازى.
من حتى آخر بعضى از قصه ها رو براش عوض ميكنم و از مادربزرگا خواستم يه وقت اونارو كامل براش تعريف نكنن كه خشونت و دروغ و … از توى قصه ها ياد نگيره.
حالا همسرم يهو بچه رو برده اين صحنه ها رو ديده🤦🏻‍♀️
من حساسم يعنى؟؟
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان باراد مامان باراد ۳ سالگی
چالش بزرگ من با پسر كوچولو بدغذايى هست. واقعا از اينكه چيزاى محدودى ميخوره كم ميخوره بيشتر چيزارو ميگه دوست ندارم و حتى حاضر نيست امتحان كنه خسته شدم. من و همسرم هر دو ژن چاقى داريم من خودم هميشه رژيمم ولى نميدونم اين بچه به كى رفته انقدر كم خوراك و بد خوراكه. فكر كنم كوتاهى كردم و زودتر از اينا بايد با متخصص تغذيه مشورت ميكردم. باورتون ميشه از گوشت و مرغ و ميوه ها و خيلى از خوراكى هايى كه بقيه بچه ها دوست دارن بدش مياد؟🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
شما چيكار ميكنين كه بچه هاتون همه چى ميخورن؟؟
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان مامان دو تا عشق مامان مامان دو تا عشق ۳ سالگی
بچه ها واسه تولد پسرم میخام خانواده خودم و همسرم رو با هم دعوت کنم اردیبهشت
به نظرتون واسه شام چی باید درست کنم حدود ۴۰ نفر
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان جانان مامان جانان ۳ سالگی
سلام خانما
من با خانواده همسرم باهم زندگی می‌کنیم ما بالا هستیم اونها پایین
دخترم بهشون خیلی وابسته هست جوری که هرجا بریم گریه میکنه باآنها بیاد بخوایم برگردیم هم همینجوری
صبحا که بیدار بشه میره پایین وقت ظهر ها برای خواب میاد بالا شب هم همین طور منم هم خسته شدم هم دلم میخواد پیش بچم باشم‌ هم خونه خودم من براش فقط اسم مادر یدک میکشم کل فکر اونها هست بعد ما برای خونه با خوانواده همسرم شریک هستیم چند بار گفتم جاب جا بشیم میگه تا وقتی پدر مادرم هستن من این کار نمی‌کنم خیلی سخته بچه تو رو به کسی ترجیح بده
کسی اینجا هست شرایطش مثل من باشه
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان کیان مامان کیان ۳ سالگی
مامانا خیلی خسته ام پسرم بشدت لجباز هست خدا نکنه من یا باباش باهاش با عصبانیت حرف بزنیم یا اینکه دستمون بهش بخوره تا یک ساعت گریه میکنه که چرا اینجوری گفتی یا چرا اینجوری چشماتو واسه من در اوردی وقتی هم به گریه بیفته هیچ جوره نمیتونیم ارومش کنیم بخاطر همین تا الان هر کاری کرده حرف بدی هم که زده بی توجهی کردم امشب دیگه رو ماشینش وایستاده بود هر چی گفتم بشین میفتی گوش نکرد یهو افتاد فقط یک ساعت گریه میکرد چرا من افتادم یک جوری رو مخم بود که اعصابم را خورد کرد زدم در کونش حالا از اون گریه خلاص شد یک ساعت دوباره گریه را شروع کرد چرا منو زدی دیگه واقعا بریدم نمیدونم چکار کنم صبح هر لحظه که من بیدار بشم این بنده خدا با من بیدار مییشه و گریه میکنه تو چرا بیدار شدی بخدا چند صبح که دیگه از ترس این واسه نماز صبح بیدار نمیشم من اگه تا دو ظهر بخوابم این هم میخوابه ولی فقط اخساس کنه که من نیستم کنارش بشدت گریه میکنه تو چرا بیدار شدی اگه دم دمهای ظعر بیدار شیم چیزی نمیگه خسته ام نمیدونم چکار کنم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان کیاشا مامان کیاشا ۳ سالگی
مامانا کیاشا دو روز دیگه تولد سه سالگیشه بردم بهداشت
قدش ۱۰۵ وزنش ۱۶ ونیم بود
بچه های شما چطور بودن ؟چون بچه کوچیک نداریم چه تو خانواده من چه خانواده همسرم نمیدونم قدش اوکیه یا نه
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۳ سالگی
مامانا پسرم بخاطر اینکه تبش پایین نمیومد و سرفه داشت بستری شد😭😭😭بعد تبش بالا بود گفتن که باید پاشویه اش کنم منم داشتم انجام میدادم که پسرم فقط جیغ و گریه که آب و دستمال نزن ولی تبش خیلی بالا بود پرستاره گل اگه نکنی تبش بالاتر میرهههه

بعد پسرم با همون حال گریه بهم گفت که دیگه دوستت ندارم😭😭😭 منم زدم زیر گریهههههه خیلی حالم بد شد الهی بمیرم براش فکر کرد که دارم اذیتش میکنمممم😭😭😭😭
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان 🦄Delzhin🦄 مامان 🦄Delzhin🦄 ۳ سالگی
دلم واسه اينجا تنگ شده 🥲. چهار روز در هفته دلى جان رو ميبرم كلاس خيلى خسته ميشم از طرفى هم همش ضعف دارم 🙁 ديروزم دكترم گفت خشمت زياده بايد خودتو تخليه كنى
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سلین 👶 مامان سلین 👶 ۲ سالگی
ببخشید حانما من یه دختر دارم خودمو همسرم عاشق بچه هستیم و شرایط هم داریم دوست دارم یدونه هم پسر داشته باشیم که دیگ باردار نشم باید رژیم بگیرم کسی اطلاع داره
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان روشا مامان روشا ۳ سالگی
#بمونه یادگاری
نمیدونم قبل از دنیا اومدن دخترم دنیام چجوری بود، نمیدونم اصلا یادم نمیاد، اون هفت سالی که نداشتمش رو یادم نمیاد،
سه سال پیش دقیقا همین ساعت و دقیقه دخترم رو بغل گرفتم،
اولش حسی که داشتم غریب بود نمیدونم ترس بود هیجان بود مسیولیت بود نمیدونم هرچی که بود دوسش داشتم
سه سال هم گذشت تو بزرگ میشی و من عشق میکنم از دیدن وجود نازنینت،
تو همین شب عزیز از خدا میخوام دامن تماااام منتظرا سبز بشه
و خدا نازدونه ما رو هم برامون نگه داره
تولدت مبارک عشق زندگیم،❤️🙃 اینو بدون مامان عاشقته حتی وقتایی که دعوات میکنه🥺❤️

با اجازتون من برم استراحت کنم چون تازه زاییدم خستم😁
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ایلیا مامان ایلیا ۳ سالگی
تا سر حد مرگ عصبی و بداخلاق شدم هم با شوهرم هم با پسرم.... طفلی پسرم که مامانش من بی حوصله بی اعصابم😭😭😭😭 امروز کتکش زدم خیلی حالم خرابه .... الانم دارم کریه میکنم واقعا دلم برا پسرم میسوزه که همش منو یا در حال درس خوندن میبینه یا دعوا کردن باهاش... دو هفته اس اینطوری شدم چیکار کنم یکم آروم شم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر