۵ پاسخ

سنش کمه عزیزم تو این سنم نگرانی های جدای از مادر دارن دختر من به شدت اجتماعی و با همه سریع ارتباط میگیره از حیونام اصن نمیترسه ولی اونم یهو صدای ایفون بیاد یا یه صدای یهویی میترسه میدوه از صدای جاروبرقی نمیترسه ولی حتی از قیافه ابمیوه گیری میترسه بگیرمش دست گریه میکنه چه برسه روشنش کنم گاهی بچه ها از یه چیزای میترسن ولی به مرور خوب میشن

پسرمن ایفون میزنن میرتسه..ایفون کشیدم در میزنن میترسه شدید نمیدونم چیکار کنم زیادم توضیح میدم فایده نداره

چرخ گوشت اینارو روشن میکنی حواست هست ب دست نزدن بچه؟خطرناکه ها ی لحظه غفلت کنی خطر داره حتی خوابم باشه نباید روشن کنی فکر کنی خوابه یهو میاد بالاسرت

حالاپسرمن عاشق صداهاست پدرمنودرمیاره تاجاروکنم کاش پسرمنم میترسید

دختر منم دقیقا همینطوره از پرو کردن لباس می‌ترسه همیشه هروقت براش لباس میخرم یا تنگه یا گشاد از غریبه ها می‌ترسه از هر صداهایی که از راهرو میاد می‌ترسه از صدای دریل و تمام وسایل برقی هم می‌ترسه مامانم میگه خودمم بچه بودم همینطوری بودم حتی از عروس هم میترسیدم

سوال های مرتبط

مامان ریحانه خانم مامان ریحانه خانم ۲ سالگی
الان که دارم تایپ میکنم از استرس هم بدنم یخ کرده هم دارم با گریه مینویسم
خییییلی خستم حس میکنم تلاشام برای بچم جواب نمیده
چرا پس اجتماعی نمیشه؟!
من که دوسه روز یه بار گاهی هم هرروز دارم میبرمش بیرون
پس چرا با بچه ها بازی نمیکنه؟!
چرا انگار میترسه ازشون!؟؟!!!!!!
دو سه تا بچه تو فامیل داریم یکیش پسر خواهر شوهرم هست که چند ماه یک بار میاد میبینمش یه شهر دیگه هستن.دوتا دیگشون هم پسر دختر خالم که با اونا بازی میکنه ولی با بچه غریبه نه!!
اگرم جایی بچه باشه بازی میکنه
رابطش تو خونه که باشه خوبه طرفشون میره بازی میکنه
ولی بیرون از خونه نه فقط نگاهشون میکنه .
بچه ها تو خانه بازی میدون و از پله ها میان بالا تا سر بخورن دختر میترسه ازشون هی میگ مامان مامان..
امروز بردمش بیرون با چشم گریون برگشتم🤦🏻‍♀️
کلا با همه حتی مامان و بابای خودمم دیر اوخت میشه.یه ده دقیقه ای با مامانم اینا طول میکشه حتی اگه از دیدنشون یک هفته یا دوسه روز گذشته باشه
میشینه تو بغلم خودشو هی فشار میده تو بغلم تا سمتشون نره بعد دیگ اوکی میشه..
همش میترسم زبونم لال بشه مشکلی داشته باشه و این رفتاراش نشونه هاشه..🥺😞😔
اوووف امشبم خواب ندارم از فکر