۷ پاسخ

بعدم اونا یا انگشت میکنن ت دهن بچه یا فوت میکنن کار واقعا غیر اصولی هستش من بدم میاد از این کار

ببخشید این کارچجوریه چی هس

خب کردی فک کنم خیلی هم درد داره بچه اذیت میشه

نمیدونم به خودت مربوطه ولی دختر من دوروز سرفه تب هر چقد امپول سروم شیاف خوب نشد اسهالم بود بیحال بعد بردم تل گیری از توگلوش دراورد بچم انقد خوب شد

عزیزم برای دفاع از بچه هامون باید کاملا قاطع باشیم البته در کمال احترام. اصلا هم برات مهم نباشه که ناراحت شدن از موضعت کوتاه نیا. چون تربیت و سلامت بچه فقط به عهده پدر و مادره نه مادربزرگ. بگو ممنون که به فکر پسرم هستید ولی اجازه بدید من و باباش یه فکر دیگه ای برای این موضوع بکنیم

نه بابا اجازه نده، خوب کاری کردی...منکه این مسخره بازیا رو اصلا قبول ندارم...

من ک اصلا به این چیزا اعتقادی ندارم و اصلا اجازه نمیدم بچم و سمت همچین ادمایی ببرن

سوال های مرتبط

مامان سهیل🐣🥑 مامان سهیل🐣🥑 ۲ سالگی
امروز ۳ روز میشه ک گل پسر🍼 تو ترک شیشه است. خداروشکر ک دیشب راحت خابیدو بهونه ای نگرف. من همه کار کردم ک شیشه رو نخوره سرشو قیچی کردم فایده نداشت بازم میخورد.چسب برق زدم ک بترسه فایده نداشت چسبو کند..من از تلخک استفاده کردم یکم زدم و دیشب اوردم بهش دادم تا گذاشت دهنش گف تلخ اه. گفتم اه شده خراب شده اول گف ن مال منه. گفتم خو خراب شده ک نمتونی بخوری یکم نگا کزد شیشع رو بعد خودش پاشد رف گذاشت رو اپن و اومد دراز کشید یکم براش شعر خوندم و بعدش خوابش برد نصف شبم بیدار نشد راحت خوابید.. خداروشکر ک داره میگذره.من اصلا نمخاستم از تلخک و اینجور چیزا استفاده کنم گفتم یکم بخوره وبعدش خودش بدش میاد ولی دیدم ن هرچی میگذره وابستگیش شدید تر میشه .
صبحم بیدار شد ی لیوان شیر خورد..
خداروشکر ک این روزا داره میگذره🙏❤️ من خودم فک میکردم بازم با تلخک شیشه رو بخوره همش ماتم داشتم اگ تلخکو خورد چبوار کنم من تلخک و گذاشته بودم مرحله اخر
الان یسوال شما هرروز ب بچهاتون شیر میدین؟؟؟چجوره؟؟من قبل خواب پسرم شیشه میخورد ک تو شیشه شیر پاستوریزه براش میرختم..
مامان هدیه مامان هدیه ۲ سالگی
سلام مامانا
می‌خوام تجربه از شیر گرفتنمو بگم شاید بدرد کسی بخوره
هدیه خیلی وقت بود ک شیر رو فقط دو وعده در روز اونم موقع خواب میخورد
من میخواستم یک سال و نه ماهگی بگیرم ولی تنبلی خودم، ترس از شیر گرفتن، این ک با شیر فقط می‌خوابید، و کلی بهونه دیگه داشتم ک نه زوده وایستا و ‌...
ی مامانی اینجا گفته بود اول ی سینه رو بگیر بعد اون یکی
منم اول ۲۳ ماهگی این کار رو شروع کردم یکی رو گرفتم کلا
هر وقت هم می‌پرسید میگفتم تموم شده شیرش و خب چون اون یکی هنوز بود مشکلی با این قضیه نداشت و زود قبول کرد
طبق این روش باید هفته بعد اون یکی سینه رو بگیری که من بازم تنبلی کردم و شد سه هفته بعدش.
ولی این مدت موقع خواب هم سعی کردم کمتر شیر بدم هم قصه میگفتم شاید در یک شب ده تا قصه مختلف رو مجبور میشدم بگم تا بدونه تا هر وقت ک نیاز داشته باشه کنارشم و اینو هم بین قصه ها بهش یادآوری میکردم ک من تا هر وقت بخوابی اینجام کنارتم
واسه گرفتن اون سینه دیگه، ی چسب زخم زدم بهش و ب دخترم گفتم خوردم زمین اوف شده آقای دکتر گفته فعلا چسب بزنیم
دختر من با دکتر میونه خوبی داره و خیلی راحت اینو هم قبول کرد
چند روز سراغ می می میگرفت همینو میگفتم و چسب رو بهش نشون میدادم و کنارش هم میگفتم شما دو ساله شدی دیگه بزرگ شدی باید شیر لیوانی بخوری ، این مدت هم شیر پاکتی کوچولوها و شیر لیوانی رو جایگزین کردم و خیلی خوشش اومد
بعد پنج روز دیگه حتی سراغ می می رو هم نگرفت
من خیلی خیلی از این پروسه میترسیدم ولی برای من خیلی راحت گذشت حتی بر عکس بعضی بچه ها ک شنیده بودم خلق و خوشون تغییر می‌کنه گریه میکنن و ... اصلا این برنامه ها رو نداشتیم انگار پذیرشش با این روش خیلی راحت شده بود