سلام لطفا خواهری کنید و راهنمایی خوب کنید ...۱۰ روزه پسرم رو از شیر گرفتم یکدفعه اوایل خوب بود فقط دو شب اول الان بعد از ده روز مثل شب دوم و سوم شده و تو روز بهانه و گریه میکنه...خودم شروع کردم قرص اعصاب چون زیاد تو این فصل دکترا بودیم و همزمان باید از شیر میگرفتم و دست تنهام...استرسام زیاده الان کمترم میخوابه انرژیم تحلیل رفته

تا ۱ ماه وضعیت همینه
اجازه بده ناراحت باشه و سوگواری کنه براش
۲ سال شب و روز هر لحظه که خواسته شیر خورده باهاش آروم شده
الان بلد نیست چجوری خودش و آروم کنه وقتی دلش شیر میخواد باید چجوری باهاش کنار بیاد.
تو این زمان چی دلش میخواد؟
همدردی و درک
می‌دونم خیلی ناراحتی مامان میخوای بیای بغلم؟
بغل همین

خوراکی هایی که دوست داره رو تو خونه داشته باش تا بهانه گرفت از اونا بهش بده

آب و آبمیوه بده خب یه بار به سینت تلخک بمال بزار دهنش ببینه تلخه دیگه بهونه نمیگیره والا من چسب زخم زدم دوروز پسرم اذیت کرد دیگ بعدش کمتر شد

عزیزم تو خونه خوراکی های که دوست داره براش بخر بده بهونه کرد ببرش بیرون حمام شبا هم ساعت یازده اینا شام بده گشنش نشه خیلی باهاش بازی کن احتمالا بی توجهی می‌کنی بهش محبت کن اون وابسته بود به شیرت گرفتی احساس بدی داره دعوا نکنش