۱۲ پاسخ

دیگه یه شبه کلا پیش باباش بمونه دیگه .

پیش مامانم بود.من دوران بارداریم چند بار بستری شدم دگ‌برامون عادی شده بود

منم مونده بودم کجا بزارم بعد جاریم گفت من دخترتو نگه میدارم سه شب ندیدمش بخاطرش گریه میکردم دخترم طفلی ازهمون روز اول مریض شد چقد سخته توشهر غریب تنها باشی خونواده خودت نباشه

پیش شوهرم بود

دست شوهرم بود شب براش پیتزا خرید بیرون بردش کلی بهش خوش گذشت

الهی عزیزم منم داشتم این روزو با دختزی ک تاحالا حتی یکساعت از من جدا نشده بود و تو شهر غریب بودم به هیچکسم عادت نداشت حتی همسرم برام شده بود مثه کابوس روز زایمانم،فقط کاری ک ازدستم برمیومد دعا بود خیییلی دعا کردم و دست ب دامن ائمه شدم روز عملم خواهرم اومد خونمون باهم رفتن خونه دختر عمم ینی یکبااارهم نگفته بود مامان کجاس یا مامانمو میخام ،که من ی معجزه میدونم اینو،توام فقققط دعا کن خدا خودش کمکت میکنه ممکنه خیلیا مسخره کنن بگن بابا مگ چیه ولی باید تو شرایطش باشی تا درک کنی

من شوهرم بود خواهرمو دخترش بودن مادر شوهر بود بردارمم بود.. اصلا نتونسته بودن دختر مو نگه دارن اون ی شب

عزیزم دردت نگرفته معاینه رفتی یا نه؟ منم دخترم باید پیش مادرم بمونه تا شوهرم بیاد🥺

پیش مادرشوهرم موند حدود دوماه ندیدمش 😭

منکه همین یکی رو دارم گلم
ولی دخترداییام پیش زن داییم میذاشتن که همه باهم میرفتیم کمک

باخودم برده بودمش

وای من سر زایمان برای پسرم گریه میکردم

سوال های مرتبط