۷ پاسخ

خانم شما باید بری تا اموزش چک انقباض حضوری در مطب یا بیمارستان بهت بدن. الان من توضیح بدم متوجه نمیشی. و یه ازمایش ادرار انجام بده حتما

مرخصی بگیر میدن معمولا با نامه پزشکی

بنظرم اول به سلامتی خودتو بچت فکر کن از همه چی مهمتره به خودتم فشار نیار

حتما برو صحبت کن شرایطتو توضیح بده خب بچتم ان شالله دنیا بیاد نوزاده دیگه هنو نمیتونی بری که یه بچه دیگه هم داری؟؟همینا رو توضیح بده

به نظر من با روغن زیتون یا بادام شیرین شکمت ران پا را ماساژ های اروم بده تو خونه هم استراحت بیشتری کن که بتونی سر کلاس راحت تر باشی

با دکترت صحبت کن بهت آمپولی شیافی چیزی میده ک جای بچه سفت بشه دهانه رحم باز نشه.
پیاده هم دیگ نرو ماشین بگیر برو.
چون دیگ تو دانشگاه ک میشینی سر کلاس فقط پیاده روی نکن
باز نطر دکتر بستگی داره ک چی بهن بگه
شاید بگ این مدت دیگه استراحت کن.حتما برو دکتر ک بخاطر دردات هم چیزی بده.۲۷ هفته خیلی زوده

توروخدا اگ راهی چیزی میدونید راهنماییم کنید

سوال های مرتبط

مامان نینی و تودلی مامان نینی و تودلی ۱ ماهگی
وااااای دارم دیونه میشم از دست این استادااااا
ی ترم با این بارداری و سختی رفتم و درس خوندم واحد برداشتم
بعد طرف گفته ک تو تو کلاس اصلا فعالیت نداشتی و..
بهشم گفتم ک من باردارم و بیشتر گوش میدم و شنونده هستم و..
درسشم وحشتناک سخته
انقدر ک سخته ک این ترم فقط نهایتا ۷ نفر سر کلاس بودیم
منم اشتباه کردم این درس رو با این استاد برداشتم
استادشم زن هست دیگ باید همجنس خودشو درک کنه و بارداری و سختی چیه
تو گروه بهش پیام دادیم ک حداقل یکم کن من باردارم و بچه کوچیک دارم
اون یکی هم دو تا بچه شیر ب شیره داره ک واحداش مونده از برنمیداشت دیگ میخوزد ب بازپذیری و..
حالا هر کس ی مشکلی داره
نوشته من تمام کتاب رو درس دادم و امتحان هم از تمام کتاب هست
الان چیکار کنیم ب نظرتون برم امتحان بدم یا ن؟
۲ شنبه امتحان دارم
ولی خداشاهده تو این یک هفته فقط ۱۰ صفحه خوندم اونم انقدر سخته و فراره اصلا تو ذهن نمیمونه
اگ بذارم برای تابستون با دوتا بچه میشه درست خوند و امتحان داد ؟؟؟؟
میترسم هم برم هم دوست ندارم بذارم برای تابستون
خیلی استرس دارم هر چی میخوام بخونم از بس مطالب سخته فرار میکنم
مامان هدیه مامان هدیه ۲ سالگی
سلام مامانا
می‌خوام تجربه از شیر گرفتنمو بگم شاید بدرد کسی بخوره
هدیه خیلی وقت بود ک شیر رو فقط دو وعده در روز اونم موقع خواب میخورد
من میخواستم یک سال و نه ماهگی بگیرم ولی تنبلی خودم، ترس از شیر گرفتن، این ک با شیر فقط می‌خوابید، و کلی بهونه دیگه داشتم ک نه زوده وایستا و ‌...
ی مامانی اینجا گفته بود اول ی سینه رو بگیر بعد اون یکی
منم اول ۲۳ ماهگی این کار رو شروع کردم یکی رو گرفتم کلا
هر وقت هم می‌پرسید میگفتم تموم شده شیرش و خب چون اون یکی هنوز بود مشکلی با این قضیه نداشت و زود قبول کرد
طبق این روش باید هفته بعد اون یکی سینه رو بگیری که من بازم تنبلی کردم و شد سه هفته بعدش.
ولی این مدت موقع خواب هم سعی کردم کمتر شیر بدم هم قصه میگفتم شاید در یک شب ده تا قصه مختلف رو مجبور میشدم بگم تا بدونه تا هر وقت ک نیاز داشته باشه کنارشم و اینو هم بین قصه ها بهش یادآوری میکردم ک من تا هر وقت بخوابی اینجام کنارتم
واسه گرفتن اون سینه دیگه، ی چسب زخم زدم بهش و ب دخترم گفتم خوردم زمین اوف شده آقای دکتر گفته فعلا چسب بزنیم
دختر من با دکتر میونه خوبی داره و خیلی راحت اینو هم قبول کرد
چند روز سراغ می می میگرفت همینو میگفتم و چسب رو بهش نشون میدادم و کنارش هم میگفتم شما دو ساله شدی دیگه بزرگ شدی باید شیر لیوانی بخوری ، این مدت هم شیر پاکتی کوچولوها و شیر لیوانی رو جایگزین کردم و خیلی خوشش اومد
بعد پنج روز دیگه حتی سراغ می می رو هم نگرفت
من خیلی خیلی از این پروسه میترسیدم ولی برای من خیلی راحت گذشت حتی بر عکس بعضی بچه ها ک شنیده بودم خلق و خوشون تغییر می‌کنه گریه میکنن و ... اصلا این برنامه ها رو نداشتیم انگار پذیرشش با این روش خیلی راحت شده بود