۱۲ پاسخ

همه ی این کارایی که میگی رو پسر منم می‌کنه
یه مدت قبل منم حرص می‌خوردم تو‌خودم میریختم اما باور کن جدی میگم بعد یه مدت با عشق بهش نگاه کردم حتی الان غذا رو می‌زارم جلوش
تمام لباساشو کثیف می‌کنه اما من عشق میکنم
چون اونکه متوجه نمیشه کارش غلطه
منم خودمو حرص میدم الکی

منم تعویض پوشک لباس پوشوندن، غذا دادان ،خوابوندن کلن همه چیز ولی گاهی با عصبانیت میگم نکن بعدم یجور بغض میکنه و گریه میکنه که صدبار پشیمون میشم

من افسردگی دارم خیلی تحمل میکنم واقعا بچه داری خیلی سخته ولی غذا نخوردنش رو نمیتونم تحمل کنم هرچقدم تو خلوت با خودم تمرین میکنم عصبی نشم اروم باشم نمیتونم میشه دو سه روز لب به غذا نمیزنه شیرم که فقط یا تو ماشین باشیم میخوره یا تو خواب قبلا اینجور نبود سه هفته ای میشه اینجور شده بعضی وقتا دوس دارم سرمو بکوبم به دیوار اصلا دلم نمیخواد تایپیک هایی که پرسیدن بچه ها مثلا چقد غذا میدید یا چقد شیر میخورن رو ببینم ته دلم کلا خالی میشه بخدا دنبال تپلی و اینا نیستم میترسم بدنش ضعیف شه مشکلی براش پیش بیاد دیونه میشم بهش فکر میکنم

ولا خواهر من که دیگه روانی شدم برای من سه تاست البته پسرام دیگه بزرگ شدن دخترمو وقتی که دیگه احساس راحتی میکردم ناخواسته باردار شدم ناشکری نمیکنم خداراشکر ولی الان اصلا حوصله ندارم خیلی کارم زیاد شده تمام این کارهایی که بجه شما انجام میده اینم همون کارهارا میکنه خلاصه باید صبر داشته باشیم تا دوسالگی سخته بعدش دیگه راحت میشیم تقریبا

منم دقیقا موقع تعویض پوشک هی خود خوری میکنم که داد نزنم سرش

موقع تعویض پوشکش چند تا اسباب بازی که میدونی دوست داره یا وسیله خونه مثل ملاقه یا کنترل بزار دم دست بده بهش ( بعد اینا رو در طول روز نزار دم دستش که موقع تعویض پوشک براش تازگی داشته باشه بگیره باهاش مشغول شه)

کل کثیف کاریای موقع غذا خوردنش رو هیچ کاری نمیشه کرد و درستشم همینه که بزاری هرکاری میخاد کنه که خیلیم سخته تحمل ش ولی چاره ای نیست.

دیگه بقیشم صبوری میخواد ( من برای وسایل تعویضش مثل پوشک و دستمال مرطوب و پماد و اینچیزاش یه سبد دارم که اینچیزاش توشه این رو من روزی ده بار مرتب میکنم پسرم هربار از اونجا که سبدو میزارم رد میشه همه رو میریزه بیرون پخش و پلا میکنه، یا مثلا لباس میندازم رو بند رخت از این طرف من میندازم از اون طرف پسرم میندازه پایین، لباسشویی رو روشن میکنم صد دفعه میاد وسط کارش خاموشش میکنه دوباره باید روشن کنم) خلاصه که تنها نیستی. منم ازین کاراش هم خندم میگیره و هم عصبی میشم.

خاهررررر موقع پوشک عوض کردن فرار میکنه بزور پوشکش میکنم غذا میدم همش تف میکنه زمین ازهمه بدتر ازجام بلن میشه پشت سرم چنان گریه میکنه ک انکار زدنش این وابستگی بیشتر ازهمه حرص منو درمیاره و عصبی میشم 🙂🙃

فاطمه خانوم مهربون
تمام کارایی که نوگل شما می‌کنه رو بچه های بقیه هم انجام میدن
اینا جزو روند رشد شونه بچه از اون حالت عروسک ماه های اول که پوشک میکردی لباس میپوشوندی و هیچ کار نمی‌کرد در اومده
بزرگ شده و شیطونی می‌کنه باید کم کم اینجوری بشه که به مرحله از پوشک گرفتن برسه اگه بچه ای این کارا رو نکنه باید ناراحت و نگران شد عزیزم ☺️
باهاش در حین پوشک کردن بازی کن شعر بخون حواسش رو پرت کن
من واسه دخترم لی لی لی لی حوضک می‌خونم
یا گاهی یه پوشک دیگه میدم دستش میگم مامانی دستت باشه خودت خودتو پوشک کن
دیگه دستم م تند ه خدارو شکر تا بخواد فرار کنه بستم ش
البته فرار هم بکنه من و باباش دنبالش میکنیم و می‌خندیم اونم می‌خنده و تسلیم میشه نهایتاً
واسه غذا خوردن هم همین ه
من روزی پنج شیش دست لباس شاید عوض کنم
چون دارم بهش یاد میدم با قاشق غذا بخوره
میتونی پیش بند آستین دار بگیری یا بدوزی
بزار شلوغ کنه عزیزم
اینا همه نشونه این ه بچه سالم ه
چایی سبز بخور
مولتی ویتامین بخور
حواس ت به آهن و کم خونی باشه
سعی کن گلاب یکسره بو کنی آروم ت می‌کنه

پسر من موقع پوشک فرار میکنه. بعد غذا هم همیشه حموم لازمه. خونمونم ک ماشالله همیشه ترکیده . لباسم که میخوام بپوشم تمام تنم عرق میکنه رسما کشتی میگیرم .ولی خوب براش شعر میخونم باهاش حرف میزنم هرچند بیفایده است ولی خودم تخلیه میشم و وقت حرص خوردن ب خودم نمیدم . اکثرا هم که کاراش خنده داره

همه بچه ها همینن، ما خودمون هم همینتوری بودیم پس عزیزم حرص نخور ، پوشک هم شورتی بگیر براش که راحت بتونی بپوشونی

سلام عزیزم اره منم میبینی اینقد شیرمیخوره میگم خابیده حتما نگاش میکنم شروع میکنه منو میترسونه دلم میخاد اون لحظه خودمو جر بدم یا تعویض پوشکش😫😫😫

دقیقا همینه۰👍

سوال های مرتبط

مامان رادمهر🧒 مامان رادمهر🧒 ۱۲ ماهگی
سلام خانوما خواهشا جواب بدین این سوال خیلی منو گرفتار خودش کرده🚶🏼‍♀️
پسرم آخر این برج میشه یک ساله ولی نه میتونه روی پاهاش وایسه نه راه بره نه کلمه خاصی تلفظ میکنه ، هرچقدر کمک میکنم وایسه تنبلی میکنه خودشو میکشونه زمین تا اینکه بشینه ،هرچقدر تشویقش میکنم که بگه مامان و بابا و کلمات ساده نمیگه یعنی اصلا توجه نمیکنن و هواسش پیش چیزای دیگس مثلا وقتی باهاش حرف میزنم مثل بچه های بازیگوش اینورو اونورو نگاه میکنه اصلا به حرف من توجه نمیکنه
خودشم خیلی زود عصبی میشه در حدی که رنگ صورتش قرمز میشه و خودشو میزنه یا از شدت عصبانیت دیگرانو چنگ میزنه محکم یا دستاشو محکم میکوبه زمین ، سعی میکنم مثلا با یه کوچولو ناراحتی بفهمونم کارش خوب نیس اما بازم ادامه میده
هرچقدر نازش میکنم و بغلش میکنم بازم به کاراش ادامه میده ، طوری شده که همه میگن بچه دیوونس انگار
چیکار کنم ؟
از لحاظ وزن هم خیلی کمه اصلا شبیه بچه یک ساله نیس وزنش۸کیلوو۷۵۰گرمه ، غذا اینا رو بزور با بازی کردن میدم بهش اگه حواسش پرت بازی نشه بعد دوسه قاشق دیگه اصلا نمیخوره

راهنماییم کنین لطفا خیلی ناراحتم🚶🏼‍♀️😞