منم خیلی استرس داشتم اما بچم اصلا اینطورنبود
منم دقیقا الان مثل حاملگی شمام پارسال ۲۹ آذر پسرم ۲۴هفته دنیا اومد نموند الان بازم باردارم ۱۴ هفتم سه شنبه سرکلاژ شدم انقدر حال روحیم بده که فقط گریه میکنم شوهرم امروز تولدش بوده صب تاحالا ک مرخص شدم گریه میکنم من نتونسم برات تولد بگیرم شب تولدت بیمارستان بودی🤦🏻♀️ایشالا تلاشمو بکنم یکم ارامشمو حفظ کنم ...میگفتم سرکلاژ بشم خیالم راحت میشه اروم میشم دیروز تاحالا استرس منو گدفته چون دکتر گفته موقع سرکلاژ خیلی باز بودی کیسه ابو دیدم🤦🏻♀️ح
دقیقا من تا قبل اینکه وارد ۹ ماه بشم اینطوری بودم الان همش استرس زایمان رو دارم همش بی دلیل دلم میگیره میخوام گریه کنم میترسم🥲🥲🥲
بله گلم استرس تودوران بارداری مستقیم رو بچه تاثیرداره من تاباردار میشم مادرشوهرم میگه کسی بهش نگه بالاچشش ابروا بچش عصبی میشه😂
مامان یارا،دیکه گذشته و تموم شده،الانم کم کم بزرگ میشه بیشتر ببرش بیرون عادت میکنه.هنوز چیزی بلد نیس واکنش نشون میده ولی کم کم درست میشه عزیزم
منم بارداری پر استرس داشتم، البته تقصیر دکتراهم هست، یبار میگفتن جفتت پایینه خیلیی خطرداره، جفته رفت بالا گفتن طول سرویکست پایینه خطر داره، هزارتا محدودیت گذاشتن برامون، اخرشم که اب دورش کم شد و بندناف دورگردنش باز استرس، الانم هنووووز کولیک داره، ترسوعه.... نمیدونم یقه خودمو بگیرم، یا دکترا یا کی... اما شده دیگه..
عزیزممم... الهی همه نی نی ها سلامت باشن.
دیگه دیره خواهر هم کلی استرس داشتم تو بارداری هم تینکه هروز حرص خوردم و گریه کردم
نه عزیزم بنظرم بخاطر اوننیست چون منم تمام بارداری لسترس و استراحت مطلق و گریه بودم الان اصلا بچم اینجوری که شما میگی نیست
خوب درکت میکنم وختی ادم بچه نداره و باردار میشه هردقیقهدمنتظره ی اتفاقه
هرلحظه براش ی ساله
ولی باید باهرچیزی شاد بود
من دوره باردادی بابامو از دست دادم کلی گریه و ... میکردم . تنها تو ی شهر بودم ماشبنم فروخته بودیم جایی نمیتونستیم بریم شوهرمم یسره سرکار. ولی خودمو تووخونه سرگرم کردم اهنگ گوش میکردم . میرقصیدم . با دوستام چت میکردم . فیلم های عاشقانه خنده دار نگاه کردم بچم ارومه میگن بچه از ناراحتی مادر و افسردگیش عصبی و کولیک و... بدنیا میاد من سعی کردم با کوچیکترین چیزا خوش باشم بچم کولیک نداشت اما رفلاکس گرفت بخاطر شیر خشک .خدایی شوهر خوبیم دارم با اینکه سرکاد بود همش برام همه چی فراهم میکرد کافی بود زنگ بزنم بهش بگم یچیزی دلم میخواد یا خودش میاورد یا زنگ میزد برام بیارن . و همش اگه ناراحتی پیش میومد با خنده رد میکرد از دلم درمیاورد .... الان حس ارامشی دارم اصلا افسردگی بعد زایمان و تجربه نکردم . ولی کاشش توام مثل من با کوچیکترین چیزا خودتو سرگرم میکردی منم شرایط سخت گذروندم ولی خودم خواستم ک شاد باشم
اینا ربطی بهم ندارن
من بارداری خوبی داشتم اما دخترم تا ۴ ماهگی پدرمو دراورد کولیک شدید داشت
الانم با صدای اهم میترسه
واقعان حرفت درسته منم با وجود یه بچه کوچیک خیلی دلم برای تو راهیم میسوزه چون همش اذیتم از صبح تا شب 😭
واقعااااااا
اینم شانس ما بود خواهر از اول با مشکل شروع شد
واقعا حرفت درسته
منم تو بارداریم خیلی استرس داشتم و عصبی بودم همش میترسیدم بچم چیزیش بشه
بقول شماهم دخترم کولیکی بود رفلاکسی ترسو
اصن فکرشو نمیکردم ب دوران بارداری ربطی داشته باشه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.