اولش به القای درد برای طبیعی بستری شدم بچه مدفوع کرد اورژانسی فرستادن اتاق عمل سزارین کردم کلا شوکه بودم استرس گرفته بودم و بعد که داشتن جراحی میکردن دقیقا همین حس تنگی نفس و داغ شدن قفسه سینه داشتم و به قول شما یه خستگی خیلی عجیب داشتم که وقتی اومدیم خونه بچه تا صبح گریه میکرده و همه اطرافیانم بیدار بودن من مثل جنازه خواب بودم به زور بیدارم میکردن واسه شیر دادن.😵💫🤣🤦♀️
من انقد خوشحال بودم ها حد نداشت چون طبیعی نبود آنقدر ذوق داشتم موقع سزارین هم پرده نازک بود پروسه ی بریدن و درآوردن و دوختن و هم دیدم انقد ذوق داشتم مثل خر تیتاب دیده مدام در و دیوار اتاق عمل و نگا میکردم
من سزارین اولم چیزی نفهمیدم خیلی عالی بود .ولی سزارین دومم مردمووزنده شدم .تو اتاق عمل بعداز بی حسی زدن تموم بدنم بی حس شد وفشارم افتاد.کلی ترس واسترس داشتم .کلی بالااوردم تاحالم خوب شد بعدشم ک کلی درد وسوزش شکمم
دیگ نمیخام تجربه کنم
وای من کیسه آبم پاره شد برا دومی ساعت ۴صبخ اورژانسی گفتن باید سزارین بشی اینقدر سردم بود تو اتاق عمل اینقد میمیارزیدم نامردا یه پتو نمیدادن بندازم روم
من خیلی خوشحال بودم بهترین لحظه زندگیم بود فقط چون تو اوج کرونا بود همش استرس داشتم ی وقت بچه مریض نشه
استرس و ترس و شکه بودن چون سزارین اورژانسی شدم و اون روز رفته بودم برای کنترل دکتر گف باید بستری شی
سلام عزیزم
تجربه ای ندارم 😅🤭
من طبیعی بودم دقیقا مثل مامان اریا قشنگ حس منو گفت میخواستم فرار کنم میترسیدم خیلی حس بدی بود راهی نداشتم خودمو تنها میدیدم انگار ک اخرای عمرم بود و من نمیتونستم کاری کنم🥲🥲🥲🥲
وای من خودمو شجاع گرفتم رفتم دیدم وحشتناک تر ازون چیزی بود که فکر میکردم بیحس نشدم شکممو بریدن جیغ زدم بیهوشم کردن و وقتیکه بهوش اومدم تو ریکاوری فکر میکردم مردم مدام جیغ میزدم و گریه میکردم داد میزدم من مردم😅😭
حس ترس میخواستم فرار کنم که نمیشد .
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.