منم خیلی میترسیدم اینقدر وابسته بود پسرم که حدنداره ،مامانم،مادرشوهرم، شوهرم،بابام ،خواهرم میگفتن نگران نباش ما میایم کمک
ولی بدون کمک گرفتم اینقدر راحت شوهرم یه روز گفت سروناز شیر نمیدی؟گفتم نه از شیر گرفتم مونده بود
من ک چسب زدم تا سه روز بعد یادش رفت خیلی راحت شدم افتاد رو غذا خوردن بهونه گیری
عزیزم ی وعده را که قطع کنی خودش یواش یواش از سرش درمیاد
فقط تلخک بزن شیوه های دیگه از لحاظ عاطفی بهش لطمه میزنه
منم مث تو خیلی میترسیدم خیلی وابسته بود ولی فقط سیته هامو با مداد چشم سیا کردم دیگه نخورد
منم میخوام ازشیرخشک بگیرم امادلم نمیاد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.