۶ پاسخ

ن نرو بزار دردات خودشون شروع شه شدید شد برو بخدا میری آمپول فشار برات میزنن میری اون دنیا تا زایمان کنی آمپول خیلی بده . من دیقه نود رسیدم بیمارستان همه دردامو خونه کشیدم رسیدم ۱۰سانت بودم. ی ربه بچم بدنیا اومد . من حتی خون هم می‌دیدم از ترسم بیمارستان نمی‌رفتم چون سر بچه اولم زود رفتم بهم آمپول فشار زدن مردم و زنده شدم تا بدنیا بیاد عذاب کشیدم

ن تا ده سانت باز نشده زایمان نمیکنن فشار خیلی بده حتما برو الکی از خودت چیزی تجویز نکن حتما برو دکتر

فشار بالا خطرناکه حتما برو

بری بیمارستان تا زایمان نکنی تر خیص نمیشی

اگه فشارت بالاست و دکتر گفته بیا ،برو خطرناکه من هیچ مشکلی نداشتم دردم نداشتم ۳۹ هفته ام تموم بود دکتر گفت‌ دوسانتی بچه ات‌کامله تا اتفاقی نیوفتاده بیا بستری شو که بستری شدم شما که فشارت بالاس برو یهت آمپول میزنن دردت میگیره

حالا بااین وضعیت استراحت کنم یا پیاده روی

سوال های مرتبط

مامان دلارام⁦❣️⁩ مامان دلارام⁦❣️⁩ ۳ سالگی
ادامه ی تاپیک قبلی (و کامنتاش):
بعد از سرکلاژ هفته ای یک امپول پرولوتون و استراحت برام تجویز شد. تا هفته بیست و هشت همینجوری گذشت. تا خارش های کف پام شروع شد، روز به روز خارشام شدید تر شد. کف پا، ساق پا، کف دست، ساق دست... با گریه خودمو با شونه میخاروندم، خواب نداشتم از خارش. به دکترم گفتم برام ازمایش نوشت. جواب ازمایشم نشون داد آنزیم های کبدم به شدت بالا رفته، ارجاع شدم به فوق تخصص کبد. دکتر برام دارو تجویز کرد وگفت هردو هفته باید ازمایش تکرار بشه، اگر کنترل شد که ادامه میدیم، اگر بالاتر رفت ختم بارداری. دوباره روزام جهنمی شد که نکنه هفت ماه سختیم بی نتیجه بمونه😭
قرصامو میخوردم وهر دوهفته تکرار میکردم. انزیما نرمال نشدن ولی پایین تر اومدن. اما ذره ای خارشم کمتر نشده بود. بدنم زخم بود از خارش. هر دو هفته پیش دکتر زنان هم میرفتم و هرچی درمورد سزارین میگفتم، میگفت اصلا اجازه انتخاب نیست و به موقع معاینه میکنم و لگنت رو چک میکنم. مشکلی نباشه فقط طبیعی میشه. من هر شب با کابوس زایمان طبیعی از خواب بیدار میشدم و گریه میکردم و به شوهرم میگفتم من فقط سزارین میخوام. اون بیچاره هم میگفت هرقدر پول بخواد میدم سزارین بشی.
تا هفته سی و پنج همبنجوری گذشت و جواب آخرین ازمایشم دوباره انزیمای کبدم بالا رفت. دکتر کبد نامه داد به دکتر زنانم که به محض پایان سی وهفت هفته سزارین بشم.