۸ پاسخ

🤦‍♀️ تو دیگه از دست رفتی😂 بخاطر هورمون‌هاست.

نه بابا دعوت میخوای چیکار فعلا واسه کسایی که بچه دار هستن خونه بهترین جاهستش.من اونروز رفتم عروسی یعنی دستام شکست اونقد بچه بغلم بود یکیم می‌گرفت بغلش برای دل خودش می‌گرفت وگرنه هیچکس دلش بهت نمیسوزه خیلی خسته شدم‌

میخام صدسال سیاه دعوتم نکنن ول کن بابا بیکاریا

من واقعا ترجیح میدم کسی دعوتم نکنه😑

😂😂😂منم اینجوریم

منم حوصلم سر میره ولی به دردسرای با بچه بیرون رفتن و بهانه گیری های آریان فکر میکنم کاملا پشیمون میشم. فقط خونه مادرم میرم.

منم تو غربتم اینجا فقط همکارای همسرم هستن و خانماشون ک بعضی اوقات میریم بعضی وقتام میان

من خودمم همین دیگه تهش میگم خونه خودم راحت ترم، قلق بچه هم خودن میدونم، کسی نمیخوام جایی میرم ازم بگیره، برای همین میشه باز کارای تو خونه، تنوعی نمیشه برام، جز اینکه هزار برابر سخت تر شده

منم علی‌رغم میلم ی تولد کافه‌ای رفتم
خودم و بچه‌م هلاک شدیم

هی گفتم بزارید بزارمش خونه خودم بیام، هی گفتند نه بچه رو میخواییم ببینیم

واقعا کمی درک و شعور اطرافیان برسه خوبه

اصن شوهر من از همه بدتر
فک میکنه شرایط مثل قبلِ.دوست داره بره، بیان
خودشم ک از مهمون مهمونتره والا

سوال های مرتبط