دیشب مهمونی گرفتم داییم اینا بودن بعد زنداییم رفت سرکمد بچم گفت این لباسا چیه اینجا گفتم شستمشون برای بیمارستان دیدم ساک بچرو آورد لباساشو چید پتو دور پیچ و و و گذاشت داخل ساک من همینجوری مونده‌بودم حتی نصف وسایل های خودمم جمع کرد تو ی ساک دیگه من که عصبی شده بودم دوست داشتم خودم جمع کنم وسایلشو☹️☹️

خواسته کمک کنه بنده خدا این که عصبی شدن نداره، اگه دلخوری بازم میتونی از اول خالی کنی خودت بچینی. خوبه حالت هم چین زن دایی داری والا، مال ما میاد قیافه میگیره کلی حرف هم پشتمون در میکنه میره

کاش یکی ام بود برای من وسایلمو داخل ساک بزاره☹️

بریز بیرون دوباره جمع کن😂😂😂اون ب خیال خودش خاسته کمک کنه و ی نقشی داشته باشه اینچیزا

بعد خانواده شوهرمن جرئت ندارن در کمدارو باز کنن بدون هماهنگی😂

دوباره بریز بیرون خودت بچین 😂😂😂
قشنگ با حس مادرانه فیلم بگیر بچین 😍
آدم ها یکسری ها اگر فوضولی نکنن نمیتونن یکسری ها دست خودشون نیست یکسری ها از قصد میکنن

چ فضووول
خب تغییرشون بده هرطور ک دوسداری

مشکلی نیست توعم قشنگ همرو بردار با سلیقه خودت بزار تو ساک

درشون بیار دوباره خودت هر چی میخوای منظم بچین

بیخیال باش.در بیار خودت هرجور دوس داری بچین

عب نداره دوباره در بیار خودت جمع کن

خب خالی کن دوباره خودت بذاره
ولی دستش دردنکنه کمک کرده 😊😊😊

اشکالی نداره

ناراحتی نداره
خودت دوباره بچین به دل خودت

عیب نداره عزیزم کارش بد نبوده که خوبه مثل بعضیا حرف بارت نکرده اونجوری عصابی برات نمیموند