روز سونوگرافی صدای قلب شد❤️
دکتر گفت: قل اول ... قل دوم ....
آخه فقط دوتا نقطه بودید😔
بی اختیار دست دکترو گرفتم گفتم دکتر چی میگی؟! گفت دوقلوعه . همونجا اشکم در اومد فقط میلرزیدم.😍😍
گفتم قلب هر دوشون میزنه؟! صدای قلبتونو شنیدم.
همون روز شد بهترین روز زندگی مامان بابا وقتی به باباتون گفتم باهم چقدر از شوقمون گریه کردیم.
حتی مامان بزرگ بابا بزرگتونم که اولین نفر بودن که این خبرو‌شنیدن با ما گریه کردن و بعض بابامو دیدم.
اما اول راه سختمون بود..... چقدر هر روز هر ثانیه نگران سالم بودنتون بودم . چقدر نگران وزنتون که یهو تفاوت وزن نداشته باشید. چه روزا و شبای سختی گذشت با هر لگدتون چقدر ذوق کردم .
چه شبایی که تا صبح باهاتون حرف زدم مامان
حالا دیگه مامان به سختی راه میره به سختی بلند میشه ولی بازم دوستدارم تو شکم مامان بمونید که سالم سالم به این دنیا بیایید .
❤️❤️❤️❤️
فردا روز موعوده
روز بغل کردنتون
روز بوسیدنتون
روز بو کردنتون

خدارووشکر میکنم. 🙏که چقدر دوسمون داره . تا اینجا تنهامون نزاشت از این به بعد هم تنهامون نزاره .....
امیدوارم همه مامانا نی نی هاشونو سلامت بغل کنن . تو این راه سخت آرامش داشته باشند.❤️

تصویر
۱۵ پاسخ

ای جونم چقد قشنگ😍بغضی شدم انشالله صحیح و سالم نی نی تو بغل بگیری عزیزم

ای مامان جان❤️ب سلامتی انشاالله 😘برای ماام دعا کن

انشاالله به سلامتی هر دوتاشون بیان تو بغلت. برا من هم دعا کن . دکتر قلب برا خودم احتمال مشکل قلب داده . گفته زایمان سخت میشه . حالا قراره اکو رنگی قلب بدم دقیقتر بررسی بشم تا ببینم تکلیفم چی میشه . برام دعا کن . احتمالش اشتباه بوده باشه. و مشکل قلب نداشته باشم.

با اینکه دوقلو ندارم ولی متن رو که می‌خوندم یاد خودم میوفتادم ایشالا که به سلامتی فرشته کوچولو هات رو بغل بگیری برای منم دعا کنج

عزیزم چقدر با احساس نوشتی انشالله صحیح وسالم بغلشون بگیری

منم اسم پسرمو گذاشتم آیکان 🥰عزیزم الهی بسلامتی بغلشون کنی

ای ننههههه 🥺
انشالله ک بسلامتی بدنیا بیان و به خیر و خوشی باهم برید خونه 🤲❤❤❤❤

🥹🥹🥹 ای خودا مبارک باشه
برا منم دوقلو بود یکیش جذب شد دلم میخاس همونجا هوار بکشم زار بزنم گریه کنم 😭

ای جووونم😭🥰😭🥰😭🥰😭
برای تو مامان مهربون ارزوی بهترین هارو دارم

چقدر قشنگ نوشتی گلم انشاالله با دل خوش نینی های نازتو بغل بگیری😍برای ماهم دعا کن

ای خداااا بسلامتی بیان بغلت عزیزممممم😍راحت ترین زایمانو داشتی باشی
خدا جواب ۹ماه زحمتتو بده عزیزم 💋

بسلامتی ان شاءالله بغلشون کنی چه حس خوبی بهم دادی


لطفاً برای خواهر منم دعا کن خواهشا حتی یصلوات

بسلامتی عزیزم 🤍

مامان با احساس و مهربون، تو اون حال خوبات ما رو دعا کن عزیزم 🥹❤

بسلامتی عزیزم انشاءالله سالم بغلشون بگیری😘

سوال های مرتبط

مامان آقا فراز💙 مامان آقا فراز💙 ۷ ماهگی
اولین روزی که وارد گهواره شده بودم ۴ هفته و چند روز بودم....
دو روز بود که فهمیده بودم باردارم....
وقتی هفته به هفته هاش رو نگاه میکردم تو دلم حسرت میخوردم میگفتم اوه چه راه طول و درازی ....
چقدر طول میکشه که من به اون هفته ها برسم....
۳۸ هفته رو سرش خیلی تامل کردم....
آرزو کردم چشم ببندم باز کنم ببینم تو ۳۸ هفته ام!!!
یعنی دقیقا ۳۴ هفته ی قبل!!!
چشم بستم و باز کردم ....الان تو هفته ی ۳۸ ام!!!
فکر نمیکردم تا اینجا برسم....
با این همه چالش....
با سرویکس کم....با احتمال زایمان زودرس ...با دهانه رحم باز!!!
خیلی سخت بود...خیلی اذیت شدم...خیلی شبا بغض داشتم و درد داشتم...
ولی همش دعا کردم که خدایا به نقطه امن برسم....خدایا بچمو سالم بغل بگیرم...
چه شبایی که از درد با شوهرم دوتایی گریه کردیم... چه شبایی که استرس داشتم و خودمون رو با عجله رسوندیم بیمارستان.... چند روز مونده....
نمیدونم دقیقا چقدر ...اما خداروشکر میکنم که تا اینجا به سلامت اومدیم من و گل پسری..... خدایی که مارو تا اینجا آورده قطعا اینقدر دوسمون داره و مواظبمون هست که این چند روز ام بگذره...فراز رو بغلش کنم...بوش کنم...دور نفساش بگردم....
میدونم راه سخت تری در انتظارمه...کلی چالش جدید....
اما میارزه به شیرینی بغل گرفتنش...به ذوق دیدن چشماش...به اولین هاش...
خدایا نگهدار کوچولوی من و تمام مامان های باردار باش...
امیدوارم هممون به سلامتی بغل بگیریم تیکه ی وجودمون رو🙂♥️
مامان دایان 👼🏼💙 مامان دایان 👼🏼💙 ۳ ماهگی
تجربه زایمان من ( سزارین ) پارت چهار
که لحظه شیرینی بود و به همه مانانای باردا و همه کسایی که بچه دار نمیشن از ته قلبم آرزو میکنم ، و بچه رو دادن بیرون و منو بردن ریکاوری و چون هنوز بیحسی داشتم اومدن شکممو تمیز کردن که من به شدت نگران اینم بود زیاد نفهمیدم فقط چون از زیر دلم داشتن فشار میدادن اون اذیتم میکرد که از اونجا به بعد دردام شروع شد که با شیاف کاملا قابل کنترل بود سخت تمرین بخشش فقط راه رفتن و بلند شدن بود ولی تجربه من این بود که هر چقدر که میتونید راه برید چقدر بیشتر راه برید همون قدر زود بهتر میشد چون یه نفرم با من سزارین شده بود من با کلی درد راه میرفتم ولی بعد راه رفتن بهتر میشدم من چهار بار پیاده شده بودم اون فقط یه بار و تا صبح کلی درد کشید و این که منتظر شیاف نباشین که هر هشت ساعت یه بار بیمارستان بده خودتون هر کجا که دردتون گرفت یدونه استفاده کنید خیلی کمک بود و من متاسفانه همون سر دردی که تو اتاق داشتم بعد از سه روز بازم همچنان دارم و این به شدت اذیتم می‌کنه درسته همینقدر سخت بود ولی بازم خدارو شکر که بچمو تونستم صحیح و سالم بغل بگیرم و برای شما هم این حس رو آرزو میکنم