۵ پاسخ

آخیییی😭😭قلبش اندازه قلب گنجشکه‌ نترسونش

خودتو کنترل کن گناه داره بخدا پسر من ببینی چی میگی ولی من میریزم تو خودم همه هی میگن چقدر صبوری صبوری ولی از تو پوکیدم

خواهش میکنم به اعصابت مسلط باش وگرنه بچت لجباز و عصبی میشه و به حرفتم گوش نمیده

بعد دعوا کاش بغلش میکردی از دلش درمیاوردی حداقل ناراحت نمیخوابید

چرررررا

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی
ششم فروردین چهارصدوچهار،صبح شروع کردم دخترمو از شیر بگیرم
الان میشه 3شب که کلا شیرندادم بهش.اولین روز که خیلی اذیت شد،انگار یه چیزی گم کرده بود و بی دلیل گریه میکرد،دیگه جیغ و داد نمیزد بی اختیار و مظلووومانه فقط گریه میکرد،ب هرسختی که مشید سرشو گرم میکردم و میگفتم ممه اوف شده،تا شب.دیدم موقع خواب داره عذاب میکشه،گریه کرد،گریه کردم 😭😭عذاب کشید،عذاب کشیدم،سرشو گذاشت رو سینمو خابش برد!همینکه عمیق خابید قلبم منفجر شد😭😭😭آخ که چه گریه ای کردم
دلم سووووووخت،بدم سوخت😭دختری که بدون ممه امکان نداشت بخابه،الان با بوی ممه خابش برد،واای که خدا میدونه چقدررر گریه کردم،همسرم بدتر از من رفت تو آشپزخونه اشک ریخت😭😭بعدش اومد و منو دلداری داد تا یکم بلکه آروم شم😔دومین روز و شب نسبتا آروم گذشت،بیقراری میکرد ولی یوکوچولو یادگرفته بود که ممه واقعا اوف شده،شبشم با،باباش رفت بیرون وقتی برگشتن خابیده بود.ولی سومین روز صبح زود بیدار شدو بازم گریه کرد😭
یجوری آرومش کردم و دوباره خابید
تا شب ماجرا خوب پیش رفت،سراغ ممه رو میگرفت وقتی نشونش میدادم بدش میومد و میرفت