تجربه من از پوشک گرفتن 😅😅


اول از همه باید انتظار همه چی و داشته باشیم نباید زیاد حساس باشی انتظار اینم داشته باش که ممکنه یه هفته طول بکشه و توی این هفته خطا زیاد داشته باشه و خراب کاری کنه برای همین اگ فرش داری جمع کن یه موکتی یه روفرشی چیزی بذار.
روزای اول هر نیم ساعت دستشویی میبردم ولی مابینش خطا زیاد داشت به خصوص 2 روز اول روز اول خطا خیلی زیاد داشت چون واقعا نمیدونست باید چکار کنه چی ازش میخواییم یا بتونه خودش رو کنترل کنه.
من اون موقعم کامل دیگه پوشاکش و باز کردم دیگه پوشکش نکردم هر نیم ساعت می‌بردم دستشویی تا کم کم یاد گرفت الان با این که مثلا یه ماه بیشتر شده ولی بازم بعضی اوقات خطا داره چون میگم دیگه بچه ست نمی‌تونه خودش و کنترل بکنه نمیرسه ولی الان دیگه کامل میگه هر دوتاشون رو. خیلی باید صبور باشی واقعا صبر زیاد میخواد اصلا سر بچه نباید داد بزنی یا ناراحت بشی بهت گفتم که هم از همون اول باید انتظار این و داشته باشی که بچه ممکنه خطا بکنه.
تشویقم خیلی مهمه وقتی کارش و انجام داد ما یکطوری تشویقش می‌کردیم که انگار حالا چی شده.
دست می‌زدیم براش خوشحال می‌شدیم موقعی که کارش و می‌کرد خودشم ذوق می‌کرد

تصویر
۷ پاسخ

مرسی از راهنماییت عزیزم

سلام عزیزم..روزت بخیر و شادی
یادم باشه چندتا سوال ازت بپرسم

عالی ممنون دوست خوبم👌👌👌

من میگم فرشتم جمع نکردی نکردی
تهش میدی میشوره دیگه
چرا باید فزشو جمع کزد اخه ؟

مامان بدریه جان من یه ماهه شروع کردم از پوشک گرفتنو با خوراکی تشویقش کردم و سه هفته اول خیلی خوب بود همه چی ولی از هفته چهارم شب ها جاشو خیس میکنه و روزها چند مرتبه ادرار رو فراموش میکنه بگه و خودشو خیس میکنه و بعضی روزا هی نمیگه و خودم یادش میندازمـو با مقاومت زیاد میبرمش دسشوییشو میکنه..حالا بنظرت این عقب گردش طبیعیه و باید چیکار کنم؟

بچت چندوقتش

مامان بدریه شبم بدون خطا هست من الان شبو ما بی بی میزنم یا برم دکتر یا بزار چون بعضی جاها دستشوی نیست ولی کلن تو روز خودش خوب نگه میداره تا برسه دستشوی ولی شب ساعت پنج جیش میکنه تو ما بی بیش

سوال های مرتبط

مامان آقا مسیحا مامان آقا مسیحا ۲ سالگی
خداحافظ پوشک
تجربه از پوشک گرفتن
دوستان براتون می نویسم شاید براتون مفید باشه
اول اینکه حتما باید فرزند دلبندتون آمادگی داشته باشه
چند تا از نشونه های آمادگی مسیحا این بود که حتی وقتی توی پوشک جیش میکرد یا پی پی میکرد بهم میگفت
براحتی میتونه تو دستشویی بشینه
و میتونه صحبت کنه
اگه پوشکش پر بشه ، میگه بیا منو عوض کن
این نشونه ها در پسرمن بوده
شاید بچه های دیگه فرق داشته باشن
حالا بریم سراغ از پوشک گرفتن
من ضربتی اینکارو نکردم ، یکی دو هفته فقط ذهنشو آماده کردم
مثلا
_باباش میگفت دستشویی دارم میگفتم به بابا تو‌خونه دستشویی نکنیا ،چون تو پوشک نداری باید بری دستشویی
_گفت دوست دارم برم مدرسه، گفتم پس دیگه نباید پوشک بشی
_ براش ویدیوی عمو امید که من بلدم جیش بکنم بگو‌باریک الله رو براش دانلود کردم و تو تلویزیون براش گذاشتم و بهش توضیح میدادم که نی نی دستشویی داره میره تو‌ دستشویی کارشو میکنه
_ براش چند تا شورت قشنگ با رنگهای مختلف خریدم و گفتم دوست داری مثل بابا شورت بپوشی
و کارهای از این قبیل تا ذهنش رو آماده کنم ولی همچنان پوشکش کردم
مامان آریا مامان آریا ۲ سالگی
تا مدت ها تو مرحله احر استوپ کرده بودیم منم اصلا اصرارش نمیکردم فقط ازش میپرسیدم پسرم دوست داری بریم دستشویی یا نه که اونم میگفت نه 😅😅 منم میگفتم باشه من و بابایی که خیلی خوشحالیم خودمون میریم تازه دستامونم با مایع میشوریم( یه نکته بگم بهضیا سعی میکنن با بردن اسباب بازی یا به بهانه اب بازی بچه رو ببرن ولی این کار نکنید چون بعدا پدرتون در میارن و بابت هر بار دستشویی رفتن ساعت ها میمونن تا بازی کنن بچه باید بفهمه که دستشویی جای بردن اسباب بازی یا خوردن خوراکی نیست فقط برای رفع یه نیاز )
دیگه اینقدر این کار ادامه دادم تا این که یه روز صبح خودش گفت بریم دستشویی 😏😏 منم گفتم باشه بریم اولش که روی صندلیش نشست گفتم بشین یه گوشه و اونم کارش برای اولین بار کرد و دیگه پوشکش نکردم.
روزهای اول چندین بار خطا داد ولی اصلا دعواش نکردم فقط براش توضیح دادم که نباید شلوارت خیس بشه و هرموقع دستشویی داشتی بگو مامان جییییش
در طول روزم چندین بار بهش یاداوری میکردم....
برای استفاده از صندلیش هم دوباره عکس بچه ها و کارتون نشونش دادم تا خیالش راحت شد که چیز بدی نیست و ترس نداره...
مامان الی🍋 مامان الی🍋 ۲ سالگی
مامان آریا مامان آریا ۲ سالگی
چالش بعدی دفع شماره ۲ ( مدفوع) بود 😓😓 شماره ۱ بعد چند روز دیگه خطا نداد ولی مونده بودم چطوری شماره ۲ رو بهش یاد بدم چون یا تو شلوارش انجام میداد یا دیر خبر میداد....
خدا خیرش بده یه مادری گفت از برچسب حیوانات استفاده کن. منم براش برچسب گرفتم و هر بار که میرفت سرویس عکس یکی از حیوانات میچسبوند به کاشی....
منم براش قصه میگفتم که مثلا این حیوونا هم باید جیش و پی پی کنن آریا بهشون نشون بده چطوری این کار بکنن... اونم میشست رو صندلیش و الکی به خودش زور میزد تا به مثلا به حیوونا یاد بده 😅😅😅 این وسط شماره ۲ هم میکرد و تازه یاد گرفت که خودش میتونه مدفوعش کنترل کنه
یه قصه هم از اول براش گفتم این بود که این جیش و پی پی ها باید برن خونشون و ما باید کمکشون کنیم برن خونه لالا کنن... واسه همین بعد هر بار ما باهاشون خداحافظی میکردیم و دست تکون میدادیم آریا هم میگفت لالا لالا...😄😄😄( یعنی برین خونتون لالا کنید)
شورت های رنگی هم براش گرفتم که اونم موثر بود در یادگیریش
شورت آموزشی اصلا استفاده نکردم چون بنظرم بچه ها باهوشن و متوجه میشن چون میبینن که جیش کردن ولی شلوارشون خیس نشده.
تا یه مدت هم خونه کسی جز پدر و مادرم نمیرفتم که از پوشک و شورت اموزشی استفاده نکنم.
الانم که دو هفته گذشته خونه هرکی میریم خودم ازش مدام میپرسم حتی گاهی که مقاومت داره با همون قصه ها با خودم همراهش میکنم و میبرم دستشویی که یه وقت حواسش پرت نشه و خودش خیس نکنه.
مامان آریا مامان آریا ۲ سالگی
.... بعد از این که پوشک شب ازش گرفتم. شروع کردم با محیط دستشویی آشناش کردم در طول روز چند باری میبردمش و براش توضیح میدادم که من و بابا اینجا دستشویی میکنیم و بعدم دستامون میشوریم. دیگه عکس بچه هایی که روی پاتی نشسته ان نشونش دادم همین طور کارتون های اموزشی که تو آپارات بود بهش نشون دادم و براش توضیح میدادم که بچه ها روی صندلی مخصوص خودشون میشینین و دستشویی میکنن.
براش یه کتاب آموزشی هم گرفتم که اونم خیلی خوب بود و کمک کرد.
هرموقع خودمم میخواستم برم سرویس با خوشحالی میرفتم و بهش اطلاع میدادم.
صبح ها که بیدار میشد قبل این که پوشکش کنم میپرسیدم ازش که دوست داری با من بیای دستشویی یا نه.... تا چندین ماه که میگفت نه و اصلا دوست نداشت همراهم بیاد منم اصلا اصرارش نمیکردم
صبح که دستشویی اش میکرد میبردم میشستمش دیگه بازش میگذاشتم و میگفتم که پسرم پوشک نیستی اگه جیش داشتی بهم بگو (البته خیلی مواقع اطلاع نمیداد و شلوارش خیس میکرد ولی من حساس نبودم فقط میخواستم به باز بودن در طول روز و این گه کمی خودش نگه داره عادت کنه، خداروشکر بعد یه مدت یاد گرفت و خودش نگه میداشت جوری که دیگه میدیدم ساعت ها پوشک نیست و هیچی ام نمیگه ولی پوشکش میگردم سریع جیش میکرد، اونجا فهمیدم که کنترل روزشم خوب شده)
فقط مونده بود مرحله آحر که خودش بره دستشویی ....