مامانا بیاین تجربه شیردهیمو براتون تعریف کنم
خب جونم براتون بگه که سزارینی بودم و از همون بعد زایمان شیرم اومد و پسرمو توی ریکاوری شیر دادم
روز سوم بعد از زایمان سینه هام سنگ شد و محبور به دوشیدن شدم
شیرم از روز سوم اینقدر زیاد شد که مونده بودم شیرامو چیکار کنم
بهداشت گفت فریز کن
فریز میکردم و یخچالم پر شده بود 🙃 پسرمم شکمو و کاملا سیر
تا اینکه با بانک شیر آشنا شدم ، یادمه خانومه ازم پرسید شیری که جمع کردی به یک لیتر رسیده؟ خندم گرفته بود چون حداقللل پنج کیلو بود 😅
خلاصه اینکه من هم پسرم کامل سیر میشد و واسش فریز میکردم و هم اینکه هر دو هفته چند کیلو اهدا میکردم
گذشت تا سه ماهگی
یه بار پسرم تو بغلم ترسید و سینمو پس زد ، ۹ روز تلاش کردم تا بی دردسر سینمو بگیره
برگشت
بعد دو هفته باز به خاطر شیشه با اینکه اونت بود سینمو پس زد و باز برگشت ( شاید هر چند روز یکبار بهش شیشه میدادم )
همه چی عادی بود و هم سینه میگرفت و هم شیشه تا واکسن چهارماهگی🙃 واکسن چهارماهگی پسرم اعتصاب شیر کرد سه روز کامل ، نه سینه میخورد نه شیشه
با سرنگ هر پنج شش ساعت ده میل بهش میدادم که همونم بالا میاورد
خلاصه شش روز بی اشتهایی و سه روز اعتصاب و بعدش برای همیشه سینه رو پس زد
من داغون بودم ، اینقدر گریه میکردم که چشمام باز نمیشد
به خاطر نخوردنش شیرمم شد یک چهارم سابق
خیلی خیلی کم شد

تصویر
۱۴ پاسخ

پارت ۳

یکی از اقوام میگفت کاش همه شیر اضافه هارو نگه میداشتی برای پسر خودت
ولی جالبه بهتون بگم من کلا سه بار شیر ریختم دور
اون سه بار هم اومدم از شیرایی که به نیت اهدا دوشیده بودم گذاشتم برا پسرم و هر سه بار نخورد و اینقدر بیرون موند که فاسد شد 🥹🙏

تصویر

پارت ۲

از غصه داشتم می مردم بد ترین روزای زندگیم بودم اون روزا ، همه اطرافیانم کمکم کردن قبول کنم شیر خشک بدم در کنار شیر دوشیده ی خودم
با شیرخشک هیچ مشکلی نداشتم ولی قبول کردن اینکه اونهمه شیر به خاطر نخوردن دایان کم بشه برام سخت بود ...😔 ولی اطرافیانم و روانپزشکم کمکم کردن به بهترین شکل یا این قضیه کنار بیام درحدی که آمادگی اینو دارم که حتی شیرم کامل خشک بشه هم برام مهم نباشه

میخوام بگم آدمیزاد قابل تغییره ، من بدترین روزای عمرمو گذروندم ولی الان شاید جزو آرومترین و شادترین مادرها باشم
قبول حذف اون همه شیر ، قبول اینکه دیگه قرار نیست دلبری کردناش رو توی بغلم و زیر سینه ببینم سخت ترین بخش پروسه بچه دار شدن بود برام
ولی گذشت و الان خوشحالترینم
پسرم جدیدا شیر خشک میخوره به اضافه روزی ۳ تا شیشه شیرخودم ( که شاید همینم خشک شه )
یه مامانی بود دخترش وزن کم میکرد نه شیرخشک میخورد نه مامانش شیر داشت ... من تقریبا سی وعده شیر بهش اهدا کردم و با شیر من مشکل بی اشتهاییش حل شد و خداروشکر خوب شد 😍 پسرمم خواهر دار شد 🤣
بانک شیر هم که میرسه به نوزادای نارس بیمارستان
خیالم راحته که دعای خیر کلی نی نی پشت سر پسرم هست و سلامتیش با دعاهای کلی نی نی کوچولو بیمه شده 😍😍🥺

خلاصه که با سرنوشت نمیشه جنگید 😍 من تمام تلاشمو کردم و میکنم ولی ظاهرا روزی آقا دایان داره میره به سمت جیب باباش نه سینه ی مامان 🤣🤣🤣🤣 و در نهایت خدایا برای همه اتفاقای زندگی شکر ❤️🙏🌹

چقدر کار بزرگی کردی عزیزم
تن خودت و دایان گلی سلامت

ماشاالله چه چرب هم بوده شیر من شفاف شفاف بود

چقدرخوب. ولی ازچشمم هستا.

ماشاالله عکس نزار چشم میخوره

سلام دوست خوبم
من مامان آوا ام 😍 خواهر گل پسرت
همیشه دعاگوی خودت و پسرت بودمو هستم❤️❤️❤️

سلام عزیزم ممنون از تجربه مفیدت ، راجع به بانک شیر یکم بیشتر توضیح میدی که شرایطش چجوریه؟

خواهر کوچیکم دوتا پسر داره دو قلو هر دو شیرخشکی برادرمم یه دختر داره که شیر مادر خورد.. دوتا خواهر زاده هام قد و بالا خوب هیکل خوب هوش هم عالی.. برادر زاده م که شیر مادر خورد و مادرش دیر بفکر افتاد شیرخشک بده شیرش کمه و بچه نگرفت بچه مثل یکساله هاس لاغر و ضعیف

وای واقعا سختههه . منم تجربش کردم
. من به اندازه شما شیر نداشتم . اما همین ک پسرم سیر میشد برام کافی بود . یهوووو شیرم کم شد و بعده دوماه تلاش . کاملا شیر خشکی شد. خیلیییب واسم سخت بود پذیرفتنش . کلی کریه کردم . از ته دلم فقط خدا خبر داشت ک هر لحظه چه بر من میگذره . از حرفای اطرافیانم نگم ک هی دم به دیقه از فواید شیر مادر میگفتن ک من حرررص میخوردم ک شیر ندارم ک پسرمم تقریبا پس زده بود سینمو . دیگه خلاص کذشت و الان پسرم ۵ ماهشه و شیرخشکیه . اخرین باری ک بهش شیر دادم یادمه . 🥲 خیلی سخت بود

عزیزم میشه بگی روانشناستون چی گفت که تونستید باهاش کنار بیاین؟

مامان دایان ممنون ازاینکه تجربتون رو برام نوشتی .خداروشکر که الان حال روحیت خوبه .عزیز برخورد همسرتون با هین موضوع چه جوری بود؟(البته اگه دوس داری بگو )

ای جانم عزیزدلم🥹🥹
منم خییلی ناراحت بودم ک شیر ندارم. خییییییلی تلاش کردم خودمو تقویت میکردم ولی فایده نداشت از ۳ماهگی ب بعد دیگه زیاد نبود شیرم.. دکتر هم گفت دخترم زیاد وزن نگرفته باید شیرخشک میدادم.
تقدیر ماهم این بوده دیگه.‌ چ میشه کرد

کاش منم شیرم زیاد بود با شیر دوش برقی میدوشیدم کلا میشد ۳۰ میل دو سینه باهم🥲همینم با قرص لاکتاول داشتم وگرنه هیچی تب شیرم اصلا نکردم سینه هام اگر شب تا صبح به پسرم شیر نمیدادم یکم سفت میشد همونم یه بار تست کردم دوشیدم بازم ۴۰ تا بیشتر نبود🤕

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق ۸ ماهگی
خانوما اگر میشه این تایپیک و وقت بزارین و بخونین
این حرفو بارها تایپیک گذاشتم اما الان می‌خوام از اول توضیح بدم دختر من به خاطر کمبود وزنش خودم درخواست دادم که دکتر واسش شیر خشک بنویسه
دخترم توی دو ماهگی به خاطر بیرون روی زیاد بالای ۵ تا ۶ بار در روز که دکتر بردم تشخیص داد که حساسیت به پروتئین گاوی داره
بعد یه دوره رعایت کردن من کنار گذاشتم اما مشکلی دیگه ایجاد نشد روند عادی خودشو داشت تا اینکه واسش شیر خشک نوشت و حساسیت پیدا کرد
به خاطر همین شیر خشک اچ آ تجویز کرد براش. خیلی سعی کردم که به این شیر خشک اچ آ عادت کنه و اینکه دکتر بهم نگفته بود برای کمکی من باید با سرنگ یا قطره چکون بهش شیر بدم و با شیشه بهش شیر دادم. این دقیقاً تو باز زمانی بود که دخترم اصلاً دیگه سینه رو نگرفت یا اگر هم می‌گرفت خیلی سخت. تو یه روز از ساعت ۶ غروب تا ۱۲ شب ۴ الی ۵ بار بالا آورد .
دوباره بردمش پیش دکتر براش تعریف کردم تشخیص داد که رفلاکس پنهان داره . زمانی که حالت شیردهی قرارش می‌دادم همش گریه می‌کرد پس می‌زد سینه رو اصلاً نمی‌گرفت. امپرازول واسش نوشت و الان که از اون روز یه هفته می‌گذره دختر من با اینکه بهش شیشه نمیدم الان فوق العاده وابسته پستونک شده.
باز هم با اینکه داره دارو مصرف می‌کنه در زمان بیداری بزارمش زیر سینه سینه رو پس می‌زنه و نمی‌خوره باید ۲۰ دقیقه بگیرم بغلم با پستونک تا اینکه یه مقدار خواب آلود بشه در عالم خواب یه مقدار شیر بخوره.
الان این واسه من مشکوک شده که ممکنه رفلاکس نداشته باشه با اینکه داره دارو مصرف می‌کنه و باز هم سینه رو پس می‌زنه یعنی به شیشه عادت کرده بوده و الان که شیشه نمی‌دم وابسته پستونک شده به نظرتون یعنی ممکنه که رفلاکس نداشته باشه؟؟؟
مامان ⭐ دایـــان ⭐ مامان ⭐ دایـــان ⭐ ۹ ماهگی
شیردهی ، شیرافزا ، دوشیدن

مامانا یادتونه دو سه روز پیش تاپیک تجربه شیردهی گذاشتم و گفتم پسرم سینمو نمیگیره و شیرم کم شده
یکم تحقیق کردم به چنتا نتیجه رسیدم
اینکه فعلل میتونم شیرمو نگه دارم که خشک نشه ، دو سه روزه به خاطر سرما بیشتر خونه‌ام و بیکار هر دو ساعت دارم میدوشم قشنگ حس میکنم شیرم داره بیشتر میشه
یه مدل دوشیدن داریم به نام دوشیدن خوشه ای یعنی تایم بندی منظم داره
اصلا اصلا اصلل مهم نیست شیری از سینتون خارج بشه یا نه
فقط طبق عکسایی که میذارم بدوشید
اینقدر تکرار کنید تا افزایش شیر رو حس کنید
توی دوستام مامان جوجو رو هم پیدا کنید و فالو کنید ( مامان جوجو اگر تاپیکم رو دیدین لطفا کامنت بذارید )
ایشون تجربه خودشون رو نوشتن و کلا با رفتن دوشیدن فرزندشون رو تغذیه کردن

مامانا یه نکته طلایی برای کسایی که مستقیم از سینه شیر میدن ، حتماااا بعد از شیر خوردن بچه ده دقیقه سینه رو یدوشید
مهم نیست که شیری خارج بشه یا نه ، مهم اینه که سینه تحریک بشه برای تولید شیر بیشتر

من با اینکه با کم شدن و یا حتی خشک شدن شیرم کنارم اومده بودم نو امید تو دلم جوونه زد و امروز حس میکنم شیرم بیشتره
شماهم حتما امتحان کنید

مامانایی که چندماه گذشته و هیچی شیر ندادین ، حتی اگر یک قطره شیر از سینتون خارج میشه نا امید نشین فقط و فقط با تکرار دوشیدن شیر کامل برمیگرده
من شیردوش برقیمو جایی جا گذاشته بودم دو روز کامل با دست دوشیدم و دیدم اتفاقا چقدر راحته
مامان لیام🩵 مامان لیام🩵 ۷ ماهگی
واقعا چرا بعضیا یجوری حرف میزنن که تا چند روز ناراحتی و اعصابت خورده
من از روز اول شیرم کم بود همه نوع غذایی خوردم از مرغ و گوشت گرفته تا غذای دریایی تا یک ماه شیرم عالی بود می‌ریخت هرشب کل لباسم خیس بود بعدش کم شد نمی‌دونم چرا و خب بچم گرسنه بود شیر خشک تا همین چهار ماهگی دوبار نهایت سه بار در روز میدادم و همش شیر خودم بود با اینکه متوجه می‌شدم پسرم هنوز گرسنه هست چون نق میزد اما تمام تلاشم این بود که شیر خودمو بخوره و خب تقریبا کل تایمم درگیر شیر دادن بود تا اینکه سه روز رفتیم مسافرت و شرایط حوری بود مجبور بودم بیشتر شیر خشک بدم از بعد اون پسرم درست و حسابی سینمو نگرفت و سرشو میکشید عقب و بدجور گریه میکرد اما تا شیر خشک میخورد آروم میشد خب من همه سعی خودمو کردم وقتی شیرم کمه سیر نمیشه چکار کنم؟ واکسن چهار ماهگی که زدیم وزنش کم بود زیر نمودار بود پسرم وزن تولدشم کم بود
حالا بقیه میفهمن میگن نه حتما شیر خودتو بده حداقل تا شیش ماه
بابا من که مرض ندارم بچمو از شیر خودم بگیرم خب نمیگیره کمه سیر نمیشه وزنشم کمه کاش وقتی پزشکی ندارن حرف نزنن که باعث عذاب وجدان مادر بشه شیر مادر قدیم خوب بود که همه چی ارگانیک بود نه الان که شیمیایی و هورمونی شده همه چی من تحسین میکنم مادری که شیر داره و شیر خودشو میده ولی مادرایی که شیر ندارن هم نباید اذیت کرد من تا یه هفته الان ذهنم درگیره هرروز تا بیدار میشم سینم میزارم دهن پسرم اما پنج دقیقه مک می نه ول می‌کنه چطور تو پنج دقیقه سیر شده باشه آخه ؟؟؟
هووووف نهایت بتونم بپوشم اونم کل صبح تا شب رو شاید ۱۲۰ تا شیر داد بیشتر نمیشه مطمعنم
مامان اِنسیه 🐣😍 مامان اِنسیه 🐣😍 ۴ ماهگی
دختر من با وزن 3800 بدنیا اومده
ولی نصبت به وزن تولدش اصلا وزن گیری خوبی نداشت دوماهگی که رفتم بهداشت وزن دخترم 4900شده بود که بهداشت گفت خوبه گذشت تا اینکه دخترم سه ماه یک هفته شد و سرما خورده بود رفتیم دکتر دکتر دخترم وزن کرد دخترم فقط 400گرم بعد یک ماه یک هفته وزن گرفته بود
دکترش گفت بچه اشتهاش کم شده باید شیر خشک بدی گفتم نه حتما شیرم آبه دکتر گفت چیزی به نام شیر آب وجود نداره بچه قدرت اینو داره تو ده دقیقه سینه مادرو خالی کنه
بعد برای دخترم شیر خشک اپتامیل پرونوترا نوشت گفت هر دو ساعت به دخترت باید شیر بدی بعد ده دقیقه سینه خودت خورد باید شیر خشک یک پیمانه یک پیمانه درست کنی بدی تا چهار پنج تا هم خورد خوبه ولی من اصلا دوست نداشتم دخترم شیر خشکی بشه پس گرفتم شیر خشک اپتامیل پرونوترا یک پیمانه یک پیمانه درست کردم و بعد ده دقیقه شیر خوردن دخترم کم کم با قطره چکون بهش شیر خشک دادم خیلی حوصله کردم روزای اول دخترم یک پیمانه روی 40دقیقه میخورد ولی باز صبر کردم
صبح یک پیمانه ، ظهر یک پیمانه شب قبل خواب یک پیمانه درست میکردم میدادم بهش کم کم اشتهاش باز شد و به جا یک پیمانه دو پیمانه شیر خشک میخورد همین جور که که شیر خشک میخورد مک زدنش باعث زیاد شدن شیرم شد . تغذیه خودمم خیلی تاثیر داشت صبحانه بیشتر وقتا عسل به همراه روغن حیوانی میخورم داخل غذا هام همیشه یا دنبه یا کره و یا روغن حیوانی استفاده میکنم که شیرم چرب بشه .
ایشالا که گفته های من برای شما هم مواثر باشه.