روزی نه یک بار نه دو بار بلکه هزاران بارر کاششششش جای اونی بودم که الان بچه نداره

وضعیت روحیم افتزاح شده مادرم اومده پیشم شهر غریبم از الان دارم فک میکنم روزی که میخواد برگرده من چه گلی به سرم بریزم این وضع الانمه وای به حال یه ماه دیگه من کی اینقدر شکننده شدم کی اینقدر ضعیف شدم خدا میدونه فقط میگم کاش الان حامله نبودم مثل قبلنا همین😔

گلم منم مثل تو شهر غریبم هیشکی رو‌ندارم، من ناخواسته باردار شدم و اصلا تصمیمش رو نداشتیم، ولی الان که فکر‌میکنم درسته دیگه زندگیم مثل قبل نیس اما مادر شدن هم خوبی ها و لذت های خودش رو داره،بچه که بزرگ‌شد دیگه تنها نیستی تو شهر غریب ، دلخوشی هات بیشتر میشه ،بچه باعث میشه تلاش و پیشرفت تون تو زندگی چندین برابر بشه و ... سعی کن به جنبه های مثبتش فکر کنی

بهتره بگی عزیزم کی اینقد قوی شدی که یه انسان رو بدنیا بیاری و درد زایمان تحمل کنی

نگو این حرف و خدا انقد بهت قدرت میده تنهایی از پس همه کارا برمیای من ک از اول کمک نداشتم الانم ک زایمان کردم خودم و شوهرم کارها رو تقسیم کردیم اصلا سخت نیس خیلی لذت بخشه هیچ وقت انقد به همدیگه وابسته نبودیم الان مث حلقه های زنجیریم

عزیزم ناشکر نباش خدا بزرگه من دو روز دیگه وقت زایمانمه ی دختر 1سالو نیمه. دارم باید خونه جاش بذارم 😢🥺

ایشالا ک بچه آروم و سالمی داشته باشی ک اذیتت نکنه نمیشه بری پیش مادرت یه مدت

عریزدلم تو یک مادری خیلی قوی تر از چیزی هستی که خودت بدونی اصن نگران نباش خودت از توانایی خودت شگفت زده میشی منتظر باش ❤️

فداتشم اینا علائم افسردگی بارداریه بهتره با ی مشاور صحبت کنی قشنگم

الهی عزیزم حداقل خداروشکر کن ک مامانتو داری الان بیاد پیشت باشه من چی بگم هیچکسو ندارم مامانم هست اما سکته مغزی کرده افتاده ست من چی بگم پس بخدا

همش پنهونی هر جایو گیر میارم گریه میکنم دیگه توانی برام نمونده خداا جون خودت حالمو خوب کن چقدر دیگه ازت بخوام اخه

عزیزم وقتی ببینی نی نی ت و
شاکر خدایی میشه که این موهبت و بهت عطا کرده...
الان بخاطر دغدغه ها و استرس هات فشار روت هست...
خوب میشه حال و هوات
خدا کمک میکنه بهت💚🤍

به این فکر کن ک تا ابد قرار نیست حامله باشی و این بارداری هم تموم میشه مگه قرار تا آخر عمر تو این وضعیت و شرایط بمونیم مگ قرار زمان متوقف شه و نره جلو

ببین عزیزم من خودم همینطورم شهر غریبم البته از اون غریب کس دار ها هستم خیلی سختی کشیدم سردختر اولم حتی شوهرمم کمک نمکرد تازه ی چیزیم طلب کار بودن ازم الان باز باردارم دومی رو همینجور مثل شما فکر میکردم اما وقتی ب دخترم ک الان 4سالشه فکر میکنم اگر نبود من با تنهایی و بیکسیم چکار میکردم تمام سختیا یادت میره وقتی ی دلیل برا دلخوشی داری

عزیزم انقدر خودتو اذیت نکن..سرتو گرم کن.ب خودت روحیه بده.تنها نمون اصلا

چرا گلم
منو ببینی چی میگی
از روز اول بارداری نه یکی به بشقاب غذا آورده
نه اومدن سر بزنن
مامانم دو کوچه اونطرف تره
مادر شوهر و جاری و خواهرشوهرمم خیابون کناری هستن
خودم بودم و خودم

اصلا ناشکری نکن و نگران نباش خدالایق میدونه ک میده و چیزی نمونده برا زایمانت راحت بعدش زندگی میکنی انگاردنیارو بهت دادن

وااااای نگووووو😂😭