۱۶ پاسخ

رابطه زناشویی مثل یه گلدون میمونه هر روز باید بهش برسی عشق رو هر روز باید تازه ترش کنی من کاملا مخالف عادی شدن رابطه زن و شوهرم ۱۶ ساله که ازدواج کردم تو مناسبتها حتماً نامه مینویسم براش نامه رو کاغذ خیلی خوبه یا همین جوری بعضی روزها بهش زنگ میزنم وقتی سرکاره آهنگی که خیلی دوستش داریم رو براش پخش میکنم سعی میکنم رابطه ج ن س ی همیشه تنوع داشته باشه بنظرم مردها خیلی به توجه و احترام واکنش مثبت نشون میدن بعضی مواقع هم اگه امکانش هست سعی کنید بچه ها رو یکی دوساعت به مادرتون یا ... بسپرید و دوتایی برید پیاده روی و .‌‌..‌

دوس دارم سمتم نیاااااد

چرا همش ما باید گرمش کنیم؟؟ یعنی اگه اون یه قدم بیاد جلو چی میشه؟؟

بخدا نمیشه همش تهش به دعوا ختم شده

وقتی از سرکار میاد میرم استقبالش بغلش میکنم
اگ دختری بذاره باهاش حرف میزنم و از روزش میپرسم و میگم ممنون ک ت هوای سرد کارمیکنی و زحمت میکشی
منم از روزم میگم
هرتصمیمی بگیرم باهاش درمیون میذارم و نظر میپرسم
روخانوادش خیلی حساسه اگ بتونم درطول هفته سرمیزنم اگ ن ب مادرش زنگ میزنم و حالشونو میپرسم
اگ درتوانم باشه خانوادشو دعوت میکنم
اگ مشکلی بینمون پیش بیاد سعی میکنم منطقی باهاش حرف بزنم
اینا کاراییه ک من تابحال انجام دادم
ولی درکل با وجود بچه رابطه دیگ مث قبل نیست حتی نمیشه بدون استرس غذا خورد چون ب همه چی دست میزنه

ما اینقدر سرد شدیم ک اصلا بودو نبودش مهم نیس برام
چون اون روشو شناختم نمیتونم بهش محبت کنم

میدونب بعضی وقتا حس میکنم همینطور ک زندگی ما مامانا به قبل و بعد بچه دار شدن تقسیم میشه زندگی باباها هم همینطوره اونا هم زندگیشون عوض میشه باید همو درک کنیم احترام بذاریم اگه میتونیم غذای مورد علاقه شو درس کنیم
ب نظر من لازم نیس خونه همیشه مرتب باشه یا ظرفا همیشه شسته وقتی بچه خوابه باهم یه چای بخوریم ولی خب باباها هم باید ما مامانا رو درک کنن

با حرف زدن درمورد اتفاقای روز

سلام عزیزم درخواست دوستی منو قبول کن

چرا فکر میکنی سردشده ؟ من خودم فاصله سنی زیادی باشوهرم دارم وشوهرم منو درک نمیکنه من کارهایی که میکنم واسه اون بچه بازی و میگه مث بچه ها رفتار میکنی از طرفی هم خب کارش زیاد و نمیرسه میاد خونه خسته است و خودمم خیلی دلم میخاد یکی باشه بچه داری کنه منم تنها باشم

من میرم پیش مشاور خیلی کمک کننده‌ست
شوهرم هم میره و از وقتی میره رفتارش بهتر شده

دقیقن ،،منی ک دوتا بچه دارم و کم کم ۹۵درصد دعواهامون بخاطر بچهاش،و ماها چندبار تکرار میشه
اتفاقن ب شوهرم چندروز پیش میگفتم دلم میخاد ب یاد قدیم بچها بزاریم پیش مامانم با موتور بریم سلف سرویس ساندویچ بزنیمو خیابونا بگردیم،الان چندسال دیگ درس حسابی سوار موتور نشدم😫😫
با بچه دیگ ادم سخت ادم سابق میشه مگر اینکه مرد خیلییی پایه باشه
مثلن ما جرات نداریم بیایم پیش هم شوخی کنیم سریع دوتاشون خودشون میندازن وسط
بعدشم یا گرفتار کاریم یا گرفتار استراحت🫠

احترام گذاشتن اهمیت دادن. برای کارهای کوچیک تشکر کردن. واینکه محبت میکنی بیش از حد نکنی ک زده بشه ..وابستش نباشی آویزون گریزون باشه

وای من از وقتی بچه دار شدیم زود خودمو میزنم بخواب اصلا حوصله رابطه ندارم
همسرم از سرکار میاد فقط بچه رو میدم بهش که به کارام برسم
بعدشم انقدر خسته ام که دوست داذم زودی بخوابم🙁🙁🙁🙁

فکر کنم حالا حالا درست نشه

حرف زدن

ماهم مشکل داریم

سوال های مرتبط