سلام مامانا خوبین ،نینی هاتون خوبن،اولین روز زمستونیتون بخیر🧣🤍
اومدم از تجربه واکسن دوماهگی پسرم بگم،برای مامانایی که مثل من استرسشو دارن..💉🧪🩸
بعد یه هفته تاخیر واکسن پوریا زدم چون سرماخورده بود،صبح ساعت هشت بردمش بهداشت،اول یه قطره خوراکی داد بعد دوتا امپولارو زد به پاش که موقعه زدن من جغجغشو تکون میدادم نفهمید بعد در اوردن امپول فهمیدو حسابی گریه کرد بعد هم یه قطره دیگ دادنو موندم تو اتاق واکسن تا یکم شیرش بدم که نخورد🥲بعد همونجا پاهاشو با یه دستمال بستمو بردم خونه مامانم،قبل واکسن هیچی بهش ندادم بعدش هر چهارساعت دوازده قطرع استامینوفن دادم بهش ،اولش تا چهار ساعت خابید ولی بعدش از درد نمیتونست بخوابه ،همش تو خواب بغض میکرد،منم تند تند کمپرس سرد میزاشتم براش ،شبش یهو تبش رفت رو ۳۸/۵پاشویه اش کردیم دوباره کمپرس سرد گذاشتیم اومد پاین،شبش راحت خابید هر سه ساعت بیدار میشد شیر میخورد ،اینم بگم که کل روز سینمو نگرفت،و شیر خشکشم نمیخورد فقط پستونک ارومش میکرد،دیگ نصف شب تو خواب میخورد،منم همینجوری شیرم میرفت ،میدوشیدم تو شیشه هم نمی‌خورد ،فرداش یکم بهتر بود ولی پاهاش درد میکرد که کمپرس گرم گذاشتم ،شبشم رفتیم مهمونی ،یلدا بود،الانم خداروشکر سینمو میگیرع و کمکی شیرخشکم میخوره🥺🥲
همینا بود امیدوارم نینی هاتون صحیح سلامت باشن❤️😍

تصویر
۴ پاسخ

چجور با چه دستمالی پاهاشو بستی؟
هرکدوم‌جدا یا مث‌قنداق
بعد واکسن استا دادی بهش؟پاراکید؟

ممنون اسکرین گرفتم انجام بدم کاراشو
ده روز دیگه پسرم‌واکسن‌ داره

عزیزم این تب سنج رو چقد گرفتی؟

وای منم باید فردا ببرمش ممنون که گفتی مامان جان خدا قوت بهت
یه سوال از این واکسن جدیدا زدن ؟
گفتن تا ۴۸ ساعت نباید آب بخوره به اون قسمت ها درسته ‌؟

سوال های مرتبط

مامان یاسین مامان یاسین ۱۱ ماهگی
مامان هلو مامان هلو ۱۰ ماهگی
سلام
تاریخ ۱۲ تیر من دخترم رو بردم برای واکسن دو ماهگی
وقتی واکسن رو زدم دخترم رو گرفتم تو بغلم ک پاش رو تکون نده ک اذیت بشه و قبلش هم بردم نشون دکتر دادم و گفتم دختر من قطره آد رو هم با ترس بهش میدم و نمیتونم هر چهار ساعت قطره استا بدم
بهم گفت شیافت استا ۱۲۵ بگیر نصف کن و بهش بزار
ک خداروشکر خیلی بهتر از قطره بود
خب وقتی اومدم خونه هر چهار ساعت بهش شیافت میزاشتم و تا ساعت شش عصر هم گذاشتمش تو بغلم ک پاشو تکون نده ک اذیت بشه
ساعت یازده شب بود ک پاش دیگه درد نمی‌کرد و راحت پاشو تکون میداد اما تبش رو دائم چک میکردم ک همیشه ۳۸ یا ۳۸.۵ بود ک یه بار پاشویه کردم با آب ولرم و بعدش سریع خشکش میکردم ک لرز نکنه
اما کمپرس سرد هم هر یه رب دو دقیقه میزاشتم روی پاش
و روز بعد هم کمپرس گرم گذاشتم شیافت هم هر ۴ ساعت روز اول و روز دوم هم یه بار بیشتر نزاشتم دیگه تب نکرد و خیلی راحت گذشت
من ک فکر میکردم خیلی سخته و خیلی استرس داشتم اما برام راحت بود
با شیافت استا هم روز اول بچم همش خواب بود ولی شب اول سه چهار ساعت بیدار بود ک همش بازی می‌کرد
مامان هلین مامان هلین ۷ ماهگی
مامان لبخندم🩷🧸 مامان لبخندم🩷🧸 ۴ ماهگی
بالاخره ماهم از غول واکسن دوماهگی گذر کردیم😮‍💨🤕
نرگس نازم مامان قربونت بره بعد واکسن یه کوچولو گریه کرد سریع بهش شیر دادم با جغجغه سرگرمش کردم آروم شد همونجا هم استا دادم بعدش رفتیم خونه مادرشوهرم نرگس بی حال شده بود رنگ پوستشم تیره و زرد شد رو پام خوابید پایین میذاشتم بیدار میشد در صورتی که قبلا اینجوری نبود به سه ساعت تب کردناش شروع شد لباسش و کم کردم هر یک ساعت هم کمپرس سرد میذاشتم تا شب فقط خواب بود و تب می‌کرد ما هم مواظب بودیم که خنک نگهش داریم خلاصه نصف شب دیگه درد پاهاش شروع شد همش گریه میکرد منم بیدار بودم دیگه کلافه شده بودم که چجوری آرومش کنم بعد دو ساعت دوباره رو پام خوابید منم پریودم کمرم داغون شد فرداش سرحال شده بود ولی همچنان یکم تب می‌کرد از بعدازظهر دوباره گریه ها شروع شد وقتی حوله گرم میذاشتم رو پاش آروم میشد تا شب داستان همین بود منم دیگه کلافه و عصبانی از کمردردم دیگه شب شوهرم به دادم رسید جاروبرقی روشن کردیم خوابید دوباره از درد بیدار شد حوله گرم و دیگه از روپاش برنداشتم گذاشتم بمونه تا صبح خداروشکر سه ساعت پشت هم خوابید دیگه تب هم نکرد ولی دو روز پرماجرا برای من بود پر از خستگی و استرس انقد حواسم پرت تب نکردنش بود که یادم رفت نوارم تموم شده صبح مجبور شدم پوشک نرگس و بذارم🥴
بمونه به یادگاری از اولین تجربه واکسن نرگس خانوم🩷💛💉
67 روزگی واکسن دوماهگی🍂
مامان سوفی👼🏻❄️ مامان سوفی👼🏻❄️ ۱۳ ماهگی