واکسن دو ماهگی 😓💉

ساعت ۱۱واکسن تزریق شد موقع تزریق گریه کرد ولی زود اروم شد قطره هارم خوب خورد خداروشکر دو مدل قطره بود و دوتا واکسن تو هر دوتا رون پا هم پنج گانه و فلج اطفال انجام شد هم اون دوتا جدیدا ک یکیش رونا ویروسه چیه اون یکی ام تزریقی بود
بعد از اومدن به خونه ده قطره پاراکید دادم(۴۶۰۰ بود وزنش) کمپرس سرد گذاشتم بیدار بود پاهاشو تکون میداد یکم بازی کرد شیر خورد خوابید من گفتم اخیش بخیر گذشت منم کنارش خوابم برد با نق نقش بیدار شدم و یهو قیامت بپا شد مداوم جیغ کشید از حال رفت زنگ زدم مامانم اومد پاهاشو بست یکم اروم شد کمپرس سرد گذاشتیم هی گریه بی قراری تبش رفت رو ۳۸.۱ با هزار مصیبت بهش شیر دادم نه شیشه میگرفت نه سینه نه پستونک یعنی تا این ۴ ساعت بگذره وقت بعدی استا برسه من مردم دیگه 🫠دومین نوبت استا رو دادم یکم اروم شد برای اینک دمای بدنش بیاد پایین پاهاشو باز کردیم یه کوچولو ام پنجره رو باز کردیم مثل عکس تاپیک قبل پاهاش لخته جوراب پاشه تبش الان ۳۷.۷ شده داره میاد پایین به امید خدا الانم خوابه ولی تو خواب داره نق میزنه و آه میکشه اخم کرده قیافش خیلی ناراحته. 😩😓

۵ پاسخ

آخی عزیزم
الهیییی
ان شا الله که زودی خوب بشه
خدا مامانی و براش نگه داره ❤️
منم هغت فروردین باید ببرمش دعا کن ب خیر بگذره

دختر منم دقیقااااا همینجور بود استا جای واکسنشم میزدم😢

ببرش دکتر ایبوپروفن و با استامینوفن قاطی میکنه میده خودت سرخود دارو کم و زیاد نکن اگر تبش پایین نمیاد حتما ببرش دکتر، سهل انگاری نکنی خدایی نکرده تشنج کنه بچه خطر ناکه

هر ۱۰کیلو ۱سی سی باید بدی.
بچت نزدیک ۵کیلو میشه نصف قطره چکون

عزیزم پاراکید باید هم وزنش بدی

سوال های مرتبط

مامان لبخندم🩷🧸 مامان لبخندم🩷🧸 ۵ ماهگی
بالاخره ماهم از غول واکسن دوماهگی گذر کردیم😮‍💨🤕
نرگس نازم مامان قربونت بره بعد واکسن یه کوچولو گریه کرد سریع بهش شیر دادم با جغجغه سرگرمش کردم آروم شد همونجا هم استا دادم بعدش رفتیم خونه مادرشوهرم نرگس بی حال شده بود رنگ پوستشم تیره و زرد شد رو پام خوابید پایین میذاشتم بیدار میشد در صورتی که قبلا اینجوری نبود به سه ساعت تب کردناش شروع شد لباسش و کم کردم هر یک ساعت هم کمپرس سرد میذاشتم تا شب فقط خواب بود و تب می‌کرد ما هم مواظب بودیم که خنک نگهش داریم خلاصه نصف شب دیگه درد پاهاش شروع شد همش گریه میکرد منم بیدار بودم دیگه کلافه شده بودم که چجوری آرومش کنم بعد دو ساعت دوباره رو پام خوابید منم پریودم کمرم داغون شد فرداش سرحال شده بود ولی همچنان یکم تب می‌کرد از بعدازظهر دوباره گریه ها شروع شد وقتی حوله گرم میذاشتم رو پاش آروم میشد تا شب داستان همین بود منم دیگه کلافه و عصبانی از کمردردم دیگه شب شوهرم به دادم رسید جاروبرقی روشن کردیم خوابید دوباره از درد بیدار شد حوله گرم و دیگه از روپاش برنداشتم گذاشتم بمونه تا صبح خداروشکر سه ساعت پشت هم خوابید دیگه تب هم نکرد ولی دو روز پرماجرا برای من بود پر از خستگی و استرس انقد حواسم پرت تب نکردنش بود که یادم رفت نوارم تموم شده صبح مجبور شدم پوشک نرگس و بذارم🥴
بمونه به یادگاری از اولین تجربه واکسن نرگس خانوم🩷💛💉
67 روزگی واکسن دوماهگی🍂
مامان پوریا💙😍 مامان پوریا💙😍 ۵ ماهگی
سلام مامانا خوبین ،نینی هاتون خوبن،اولین روز زمستونیتون بخیر🧣🤍
اومدم از تجربه واکسن دوماهگی پسرم بگم،برای مامانایی که مثل من استرسشو دارن..💉🧪🩸
بعد یه هفته تاخیر واکسن پوریا زدم چون سرماخورده بود،صبح ساعت هشت بردمش بهداشت،اول یه قطره خوراکی داد بعد دوتا امپولارو زد به پاش که موقعه زدن من جغجغشو تکون میدادم نفهمید بعد در اوردن امپول فهمیدو حسابی گریه کرد بعد هم یه قطره دیگ دادنو موندم تو اتاق واکسن تا یکم شیرش بدم که نخورد🥲بعد همونجا پاهاشو با یه دستمال بستمو بردم خونه مامانم،قبل واکسن هیچی بهش ندادم بعدش هر چهارساعت دوازده قطرع استامینوفن دادم بهش ،اولش تا چهار ساعت خابید ولی بعدش از درد نمیتونست بخوابه ،همش تو خواب بغض میکرد،منم تند تند کمپرس سرد میزاشتم براش ،شبش یهو تبش رفت رو ۳۸/۵پاشویه اش کردیم دوباره کمپرس سرد گذاشتیم اومد پاین،شبش راحت خابید هر سه ساعت بیدار میشد شیر میخورد ،اینم بگم که کل روز سینمو نگرفت،و شیر خشکشم نمیخورد فقط پستونک ارومش میکرد،دیگ نصف شب تو خواب میخورد،منم همینجوری شیرم میرفت ،میدوشیدم تو شیشه هم نمی‌خورد ،فرداش یکم بهتر بود ولی پاهاش درد میکرد که کمپرس گرم گذاشتم ،شبشم رفتیم مهمونی ،یلدا بود،الانم خداروشکر سینمو میگیرع و کمکی شیرخشکم میخوره🥺🥲
همینا بود امیدوارم نینی هاتون صحیح سلامت باشن❤️😍