۱۸ پاسخ

ببخش منو 😂😂😂

خواهر زاده من کوچیک بوده فکرکنم سه سال اینا بود پیپی می‌کنه بد می‌ترسه مامانش ببینه زود از زمین بر میدارم میندازه ظرفشویی الآنم یادمون میفته قش میکنیم،😂😂😂😂😂

وای من بودم میشستم گریه میکردم 😅.حالا باباش تو چ حال بوده وقتی اون وضع و دیده 🤣منم یبار آوارو گذاشتم رو دستشویی فرنگی ب شوهرم گفتم حواست باشه من برم سرویس بیام ببین اومدم دیدم پاشده از روش نشسته زمین پی پیشم دستش .شوهرمم ول کرده بود رفته بود آشپزخونه .میگفت ی ثانیه نیست من ول کردم رفتم 😆اون همه کاره ی ثانیه بود آخه 😁😁😁

خخخ این مردا چرا اینجوری ان 🤣

مای بی بی شرتی بگیر براش

رکابی زیر دکمه تنش کن
عمرا بتونه دکمه شو باز کنه

وای من بودم میزدم میترکوندم شوهرمو اینقد که سر به هوا و بیخیالن این مردا

چیزیش نمیشه نترس دختر خاله من خورده بود خالم برد گفت چیزی نمیشه

از مای بی بی بگیرش امادگی داره مثل دختر من

حتما از زیر بادی زیر دکمه بپوشون نتونه باز کنه

ولی فقط ب لباسش مالیده بود😂😂😂
شانس اوردم خونه تکونی نیوفتادم😂😂😂😂

بدون شلوار بوده، پسر منم شلوار نپوشیده باشه چسبای مای بی بی رو باز میکنه

این بلارو ایهانم سر من اوره بود😂😂😂😂😂😂😂

وای چجوری مای بی بی رو باز کرده؟؟؟؟
عزیزم هیچ وقت بدون شلوار و زیرپوش نزار باشه

واااای خداااا مگه لباس تنش نبود چطور دراورده پوشکو

وای خداازدست این مردا نگران نباش فک نکنم چیزی بشه پسرخاله من ی بار پی پیشو خورده بود یهودیدیم هیچی نشد بازمیخوای ببر دکتر

مای بیبی رو چجوری درآورده؟؟؟🤦🏻‍♀️

واای🤦‍♀️😂😂
ولی اگه دور دهنش کثیف نبود حتما نخورده

سوال های مرتبط

مامان 🌛ماهلین خانم مامان 🌛ماهلین خانم ۱۵ ماهگی
صبح یه کاری کردم الان عذاب وجدان گرفتم
ابجبم برا شب یلدا میخواد فردا بیاد راهش دوره بعد خواهرزاده ام سرماخورده قبل از رفتن خونه مامانم قرار بود شام بیاد خونه ما شب بخوابه فردا بره
داشتم باهاش حرف میزنم دیدم خواهرزاده ام ده سالشه شدید داره سرفه می‌کنه هی دل دل کردم آخر گفتم یه چی بگم بدت نمیاد گفت نه بگو گفتم پارسا سرماخورده اگ ویروسیه مستقیم برو خونه مامان بخدا میترسم ماهلین هم بگیره یعنی هربار مریض میشه انقد بد دارو هم هست بخدا سه چهار بار باید ببرمش دکتر دارو هم بخوره بالا مییاره احساس میکنم بهش برخورد گفتم اگر تا فردا خوب نشد برو اونجا بعد موقع برگشتن تون بیا یک شب بمون تا رفتنت خوب میشه دیگ
چون می‌ره مدرسه رعایت هم نمیکنه اکثرا تو پاییز و زمستون سرماخورده
شهریور اومده بود خونمون مریض بود بعد بچس حسادت می‌کنه ب ماهلین من هی بهش گفتم پارسا جان نزدیکش نشو حساس شده بود پستونک اینو گذاشته بود دهنش بعد از اینکه رفتن دخترم مریض شد دوهفته بخدا گرفتار بودم بعد ابجیم گفت پارسا پستونک ماهلین رو اومد خونه گفت گذاشته دهنش عوض کن گفتم دیگ مریض شد چ فایده
نمیدونم چیکار کنم والا
مادر شوهرم اینا حتی یه دونه سرفه هم کنن نزدیک ماهلین نمیشن هفته پیش رفتیم خونشون خواهر شوهرم مریض بود نمیدونستیم رفتیم فورا رفت تو اتاقش در رو هم بست از پشت در با ماهلین حرف میزد
اصلا هم بوس اینا نمیکنن باباش هم بوسش می‌کنه هی بهش میگن نکن بچه حساسه ولی خانواده خودم اصلا رعایت نمیکنن