۹ پاسخ

خیلی مراقبش باش

عزیزم ب شوهرت بگو پروتکل رعایت کنه حتما ماسک بزنه تند تند از الکل استفاده کنه وقتی بیمارستانه خونه هم اومد لباساش عوض کنه سریع بشور دست صورتش خوب بشوره یا بره دوش بگیره ک خیالتون راحت باشه

برو خونه مامانت .بگو هر وقت مامانت مرخص شد دو سه روز بعد اگه خوب بودی بیا دنبال ما

اصلا نزار نزدیک بچه بشه طفل معصوم خیلی ضعیفه الان

شوهرتو تو خونه بگو ماسک بزنه و سمت بچه نیاد به بچه هم میخواد دست بزنه دستکش لاتکس دستش کن

نه تورو خدا نزار،نینی گناه داره

نزار توروخدا بچه من مریض شد دو روز بستری بود تو بیمارستان

یا خدا
خیلیی خطرناکه
اون نمیتونه ک نره پیش مامانش,ولی از ی طرفم بچه...
تو برو پیش مامانتینا یه مدت

نزاربه بچه نزدیک بشه

سوال های مرتبط

مامان کوهیار مامان کوهیار ۴ ماهگی
من و شوهرم گفتیم‌چون میخوایم جشن کوچولو بگیریم بزاریم ۴یا ۳ماه بچم ختنه کنیم بهتر از یکماه حالیش میشه مادر شوهرم و گیر داده ن ختنه کنید وا کنید جشن های الکی گفتم نمیخوام جشن بزرگ بگیرم خانوادگی یک کیک بخرم برای پسرم اومده بدون اجازه ما رفته بیمارستان نوبت گرفته دیروز این و خواهر شوهرم اومدن البته خواهر شوهرم در جریان کاارش نبوده ب من میگه من بچت نگه میدارم مادر کارات بکن گفتم من بچه گهواره برفی میزارم کارام میکنم یکم دیشب حالم خوب نبود رفتم دسشویی دیدم صدا ماشین مادرشوهرم میاد از حیاط ما داره میبره بیرون گفتم لابد بچه دست خواهر شوهرم اومده بیرون میگم بچم کجاست خواهر شوهرم میگه وا مگه تو ب مامان نگفتی من میترسم ببرش ختنه بخدا با تمون بلوز شلوار دویدم تو کوچه شوهرم از سرکار ا‌مد داد زدم جلوش بگیر شوهرم میگه چیشده مگه دزد میگیری عزیزم میگم بگیر برات توضیح میدم دید بچه تو ماشین گفتم مگه من یا باباش اجازه دادیم بچم ببری ختنه میگه به تو چ شوهرم یه دادی زد سرش بچه ورداشت شوهرم رفت ب من میگه مقصر تویی نزاشتی والا من هنوز با پروژه واکسن کنار نیومدم دیگه ختنه میگم من میترسم بزار خالم بیاد از یزد میبرمش تو ک نمیای پیشم بمونی میگه ختنه دیگه پیشم بمونی چ ترس نداره آنقدر حالم بده شوهرمم عصبی از دست مامانش میترسم باز فشارش بره بالا