۱۲ پاسخ

بهش تذکر میدم ک کسی اجازه نداره پسرم و بزنه ک پسر خودمم بشنوه و ببینه برخوردم و
دیگ اجازه نمی‌دم پیش اون بچه قرار بگیره ک بخوان باهم برخورد داشته باشن .

یبار پارک یه بچه بزرگتر بچمو هل داد افتاد
دیدم نه میخواد هی اذیتش کنه
چنان خشن بهش گفتم دستت به بچه مم نمیخوره هااااا که باباش اومد برش داشت بردش
اگه همسن باشن تذکر میدم بچم رو دور میکنم اگه بزرگتر باشه جدی برخورد میکنم

اگر چیز خاصی نباشه من سعی میکنم جلو نرم بنظرن پسرم باید یاد بگیره بدون حضور من از خودش دفاع کنه ولی اگه چند بار باشه حتما به مادر اون بچه میگم بچشو جمع کنه تا لهش نکردم🫤

من دنبال دخترم میرم تحت نظر دارمش اگر بچه ای اذیتش کنه می برمش یک بازی دیگه تا کنار اون بچه قرار نگیره و ازش دور باشه

اول ب بچه میگم ک کارش اشتباهه و پسرم ازش دور میکنم باز تکرار کنه دیگه میرم با مادر بچه حرف میزنم

من همبشه دنبالشم
اما بعضی مادرا شورشو دراوردن
بچه رو میندازن وسط میرن میشینن غیبت
و متاسفانه بچشون هم قلدر به بقیه زور میگه که سعی میکنم نزارم و تکرار شد به مادرش بگم

من تا جاییکه که بشه دخالت نمیکنم چون دخترم بالاخره باید باد بگیره اجتماعی بشه و بدون من از پس خودش بربیاد.اگه الان نتونه دفاع کنه پس فردا تو مدرسه هم نمیتونه....
اما اگه ببینم اسیب جدی داره می بینه از اون محیط دورش میکنم

من سایه یه بچه از کنار بچم رد بشه بلندمیگم کاریش نداشته باشی عزیزم😈

از اون محل بچمو دور میکنم و اگر باز تکرار کرد ب مادرش میکم

اگ هم سن باشن تذکر.بعدش ب خونوادش دقعه سوم دیگ جدی برخودمیکنم بچمو زد منم میگم بزنش😂😂

من مهمونی فامیل شوهر میرم میزنن عرفان رو🥺چون از همشون کوچیک تره، اول با مهربونی سعی دارم باهم رفیقشون کنم اگه دیدم فایده ای نداره و مادرش داره نگاه میکنه و محل نمیده ب شوهرم میگم پاشو بچه خوابش میاد

یبارتذکردومین وسومی باشه دعواش میکنم

سوال های مرتبط