پسرمو گذاشتم پیش مادرشوهرم ازساعت ده و نیم دانشگام تادونیم
دوتاامتحان دارم
دلم براش تنگ شده ازالان😥

وای چه باحالین شما معلوم بچه هاتون نمیچسبن بهتون
من باز دلم میخاد یکی شده یک ساعت نگه داره برم زیردوش حموم حال کنم بیرون رفتن پیش کش 😬
بچم پیش هیچ كسی نمیونه حتی شوهرم دائم بلغمه یا پیششم دیگه دست و کتف ندارم افسردگی گرفتم
یک دستشویی راحت نمیتونم برم
مهمونی و بیرون که بماند 🤣

موفق باشی جانم
دانشگاه تبریزی اره؟؟🥺🥺 صندلیای اونجا چوبین

موفق باشی عزیزم ..
تو این شرایط چقدر قوی هستی که میتونی درستش بخونی

من مغزم دیگ رد داده یادم می‌ره دارو های خودمو بخورم چه برسه به این که بکشه برا درس خواندن

منم اینجوریم چندروز دیگه امتحان دارم همش حالا زنگ میزنم چی کار میکنه مامانم بنده خدا هی عکس برام میفرسته