۶ پاسخ

منم شوهرم هشت صبح میره نو شب میاد از تنهایی خسته شدم 🥲

خوشبحالت ک تنهایی من همش شوهرم ور دلم نشسته خسته شدم دیگه بخدا ب یکم تنهایی نیاز دارم ازبس حرص میخورم دیگه شیر ندارم شیرم خشک شده الان ابجیام اومده بودن پیشم اصن باخودش نمیگه بزا برم بیرون شاید دلشون میخاد باهم تنها باشن

منم🥲

من🥲🫠من چی بگم خواهر ک شوهرم یک ماه سیستانه 15روز قمه کلا

من با دخترم سرگرمم😁😍
وقتی فاطمه هست دیگه به هیچ سرگرمی نیاز ندارم
البته گهواره هم هست

من همسرم صبح ۷ می‌ره تا ۲ میاد نهار میخوره
۳ می‌ره تا ۷ شب

سوال های مرتبط