۸ پاسخ

دختر منم خیلی وابسته بود ولی سری آخر سر پستونک رو قیچی کردم دیگه چند باری بهش همون رو دادم خودش انداخت دور

تلخک بزن دیگه نمیخوره ،از عطاری فقط بگیر نه داروخونه

من همراهی بگی نشدچون بزرگ شده کارم سخت بودبریدم سرپستونک همونومیخوردبعد گریه میکرد که بابایکی دیگه بخره لاک تلخ زدم می‌رفت سمت ظرفشویی جیغی میزدکه بشورش صبرزردم زدم چندروزونخوردبعدش متوجه شد که بشورمش می‌تونه بخوره اخرسربافلفل شهریورماه گرفتم

دختر منم به شدت وابستس
هرررر کاری امتحان کردم باز نمیشه اصلا

من دوسال وشش ماه گرفتم البته بجه های من فقط موقع خواب میخوردن یکهو ندادم دیگه خیلی بهونه گیری کردن موقع خواب ولی بعد ده روز اوکی شدن

من دخترم پستونکی نبود ولی شنیدم نوک پستونگ رو بچینی یکی از راه هاش هست

من پسرم دوسال و ی ماهش بود گرفتم البته پسر من فقط موقع خواب می‌خورد
دوشنبه عصر رفتیم با عمه اش بیرون ، قرار بود سه روز آخر هفته رو هم با خانواده همسرم بریم ویلای پدرشوهرم...
دوشنبه شبش اومدیم خونه دیگه بهش ندادم گفتم توی وسایل عمه جا مونده
چون چند روز پشت هم شلوغی بودیم و مشغول بازی میشد خسته میشد می‌خوابید سراغشو می‌گرفت اما گریه و بیفراری نکرد خداروشکر

سر پستونک یکم قیچی بزن ببر بعدش یگوو دیدی خراب شد دیگ نمیشه خورد

سوال های مرتبط