بیست و هفت این ماه عروسی پسر جاریمم بود حالا تالار و خواننده و اینا و جهازی که باید پسره می‌خرید خریده همه چیو گرفته بودن الان پسره میگه دختره رو نمی‌خوام هر چی بهش میگن میگه نه که نه خدا کنه بهم نخوره چون مادرش بیچاره هس یه پسر داره دختره هم دختر خاله آشه

اگر نمی خود الان بهم بخوره بهتره تا با بچه ازهم جداشند

چیشد یهویی یادش اومد ک نمیخوادش
همین الان بهم بخوره بهتره تا بعد ب طلاق واینا بکشه

خدا خیرش بده همین الان گفت وگرنه عاقبتش می شد مثل من با دوتا بچه میگه نمی تونم بهت محبت کنم

ای وای چ بد حتما یه چیزی بینشون بوده که نمیخواد. الان جدا شن خیلی بهتر که بعدها برن زیر یه سقف وباهزار بدبختی جدا شن. پسره وقتی نخواد بزور که نمیشه .

بنظر منم اگ الان بهم بخوره بهتره ما پارسال یکی از اشناها دخترشو ب زور شوهر داده بود دختره نزدیک عروسی هر چی ب خانوادش میگف نمیخان گوش نکردن دختر ی روز مونده ب عروسی خودکوشی کرد

چرا نمیخواد؟؟چند وقته عقدن؟؟