۶ پاسخ

خیلی خیلی سخته منک اصلا فکرشم نمیکردم
دخترم ۳ سال و ۹ ماهشه بچه دومی هم بدنیا اومده دختره
دختر بزرگم خیلی حسادت میکنه لجبازتر شده خیلی بچه رو اذیت میکنه همش میخواد خودشو پرت کنه رو بچه نمیذاره ب بچه شیر بدم
براش از طرف ابجیش کادو و خوراکی اینا میخرم بهش میدم داره یذره بهتر میشه ولی خب زمان میبره
خسته شدم واقعا خدا بهمون صبر و تحمل بده

انشالله میگذره

منم دقیقا اینجورم
پسرم دوسال سه ماهشه
تو سخترین شرایط عمرمم😔

خدایی اونایی ک بچه کوچیک دارن و حامله هستن سخته درکت میکنم

خیلی سخته میفهممت

عزیزم کاملا درکت میکنه منم پسرم دیگه نزدیک ۳سالشه اخلاق رفتارش خیلی تغییر کرده منم کم حوصله و کم طاقت شدم دلم میخواد زودتر زایمان کنم زندگیم بشه مثل قبل از همه مهمتر پسر بزرگمو ی دل سیر بغد کنم و دور خونه راه برم همون کمبود بغل منو داره هم من واقعا دیگه با تمام وجود دلم مبخواد بغلش کنم مثل قبل

سوال های مرتبط