۱۵ پاسخ

نه نترس کامل کامل بی حس میشی، منم فکر میکردم شاید حس کنم ولی نه اصلا خبرمم نشد که چی شد چطور شد😅😅

قبل از اینکه دکتر وارد اتاق عمل بشه یکی دو نفر که بالای سر شمان و مراقبتونن مسئول شرایط بی حسی و سلامتت هستن باهات صحبت میکنن که خوبی و این حرفا
یهو چند تا تکون میخوری چون دارن اون پایین پشت پرده عملت میکنن خیلی زمان کم میبره یهو بچت گریه میکنه و میارن ببینیش و خلاص.اصلا شما متوجه چیزی نمیشی که بخواد نگران باشی
میبرنت ریکاوری تا کم کم بی حسیت بره بعد ببرنت اتاق بستریت
اونجام پرستار یکی دو بار میاد شکمتو فشار میاد که خونریزی از واژنتو چک کنن
تاشب کاملا باید درازکش باشی و تکون نخوری با شیاف دیکلوفناک دردتو کنترل میکنن. شب لباس زیر و پوشک میپوشی از تخت میای پایین
به نظرم سختیش عمل نیست پایین اومدن از تخت برای اولین باره.من اولش نتونستم فشارم افتاد نشستم لب تخت که حالم جا اومد کم کم راه افتادم
دیگه کمک همراهت راه میری بعدم تنها اگه بتونی
فرداشم موقع ترخیص پزشک چیزی که براش مهمه اینه که شکمت کار کرده باشه بعد اجازه ترخیصو میده و با نینی خوشگلت میای خونه 😍🥰پس تا تجربش نکردی نگران نباش و بهش فکر نکم
سعی کردم برات توضیح بدم که بدونی چی به چیه
سرگذشت سزارین خودم بود
اصلا نمیزاشتم درد بکشم زود به زود شیاف میزاشتم
من شب از تخت که اومدم پایین مستقیم رفتم سرویس،شکمم سریع کار کرد اثرات همون شیافا بود فک کنم🤣

نه بابا اینطوریا که فکر میکنی نیست تا بی حس نشی عملو شروع نمیکنن که
من بچه اولمو سز شدم الانم انتخابم همونه

اتفاقا منم وقتی اتاق عمل بودم بی حس شدم روشکمم یه چیزی حس کردم گفتم من هنوز بی حس نشدما دکتر بیهوشی بالایرم گفت دارن کیسه میکشنت گفتم ببین چیکارمیکنن ک یهو صدای دخترمو شنیدم باتعجب گفتم دنیا اومد ب همین راحتی خداکنه پسرمم یهویی دنیابیاد و استرس نگیرم

عزیزم دکتر مخصوص بیهوشی هست که درس اینکار رو خونده

دقیقا منم همینم

نترس از بی حسی چون یهو نمیبرن که تست میکنن قشنگ بی حس شدی کارشونو انجام میدن

عزیزم بیمارستان البرز خوبه؟دولتیه؟شماسزارین اجباری هستید؟

سر میشی اگر نشی بدنت مقاوم باشه همون لحظه بی هوشت میکنن ترس نداره ک دگ با درد ک پاره نمیکنن شکمتو نگران نباش

نگران نباش همه چی خوب پیش میره

ن متوجه نمیشی نگران نباش

هرچی فکر کنی بد تره الان چه طبیعی چه سزارین بی حس میکنن اگرم بی حس نشی بهشون بگی باز صبر میکنن بی حس بشه دارو اضافه میکنن 🌺🌺

هرچی هفته ها به زایمان نزدیک تر میشه بیشتر این فکرا میاد تو ذهن ادم با یه چشم بهم زدن روز زایمانم میگذره و میگیم چه زود گذشت و چقدر برا خودمون بزرگش کرده بودیم

وای منم همینم انقدر می ترسم از زایمان صبح چشامو که باز می کنم اولین چیزی که میاد به ذهنم همینه نمی دونم شاید چون ی بار تجربه کردم و می دونم چی قراره به سرم بیاد اینجورم...

نترس گلم میگذره کدوم بیمارستان میری

سوال های مرتبط