وای پسرم خیلی دیگه رو مخمه
هرچی از اول به دلش راه اومدم باهاش آروم بودم بدتر شده
الان باید بریم حموم چندين روزه که نبردمش باید سرشو بشورم و اون نمیذاره یه داد و بیدادی توی حموم میکنه کل ساختمون صداش میپیچه
نمیدونم چیکار کنم اصلا
خسته و کلافه م میکنه

والا روانشناسی جدید ماهارو بیچاره کرده. منم مث شما خیلی بهش بها دادم. الان مث بلانسبت سگ پشیمونم. هرکیو میبینی تو تربیتش جدیت داره بچش ادم تره. از قدیم راست گفتن بچه عزیزه ولی تربیتش عزیزتر.
الان پاشده از خواب قشقرق راه انداخته چرا برقای خونه روشنه. خونه رو ظلمات کن. یعنی جوری قاطی کردم خودشو جمع کرد. ما هم تحملمون حدی داره. دیگه چقدر با حرفشون راه بیایم اخه

دختر منم همین شکلی شده، این سری اخر دیدم دیگه نمیشه بیشتر صبر کنم و موهاش کثیف شده، بغلش کردم به بهونه تو اتاق رفتن بردمش تو حموم بدن و سرشو شستم اونم گریه کرد اما بعدش اروم شد. دختر منم اب بریزی رو سرش بدش میاد اما دیگه مجبورم

پسر منم همینه آب بازی رو دوس داره دلی نمیزاره رو سرش آب بریزنم یه بطری نوشابه آب میکنم آروم از پشت سرش میریزم دیگه یکم گریه هم میکنه ولی چاره ای نیس

ی مدت گیسو اینجوری بود سر همه چی والا با مشاور حرف زدم راهایی ک داد امتحان کردم لوس بازیش بیشتر می‌شد ی روز دیگه ببخشیدا دور از جونت مثه سگ شدم واسش ترسید دیگه تکرار نکرد الانم ک خیلی ازش گذشته یهو سر هر چیزی بخواد یا کاری بخواد بکنه آروم میگه منم انجام میدم قاطی کنه بخواد با دیونه بازی و لجبازی بگه فقط نگاش میکنم میگم باز شروع کردی بعد خودشو جمع میکنه میگه مثلا اینو میگم یا میخوام ....خیلی سخته اینجوری خدا صبر بده بهت

خب باید اقتدار داشته باشین روانشناسیم همینو میگه شما از اینور بوم افتادین شاید

خب نشور عزیزم، مثلا تو گذشته ها همه شامپو استفاده میکردن ، پسرم هم اینجوری بود ، نمیزاشت براش شامپو بزنم منم اصلا اصرار نمیکردم تا اینکه دیگه خودش میزنه به سرش ، چقد مسائل برای خودتون پیچیده میکنین ، بنظرت شامپو زدن پسرت مهمه یا روح و روانش ، بنظرم کلا بیخیال شو