مامان هايي كه بچه هاشون بزرگتر از بچه هاي ما هستن يا كسايي كه بچه دومشًونه كمك…زندگيمون كي به روال عادي برميگرده؟ قبلا با شوهرم فيلم ميديدم،بيرون ميرفتيم حرف ميزديم خيلي كاراي ديگه كه الان حتي نميتونيمي ك دقيقه پيش هم بشينيم…تا كي اينطوريه؟جديدا خيلي دلم واسه زندگيه قبليم تنگ ميشه هركيو ميبينم بچه نداره حسرتشو ميخورم ميگم اصلا بچه نياريا خودتو درگير ميكني….

وای چقد حرف دل منو زدی🥲منم دقیقا همینو میگم بهشون عذاب وجدان میگیرما ولی واقعا میگم چ اشتباهی بود کردم دلم برای قبل خودم تنگ شده ی خیال راحتی داشتم راحت هر جا میخواستم میرفتم ب قول شما با شوهرم فیلم‌میدیدم کلی حرف میزدیم الان هیچی ب هیچی یعنی انقد از هم دور شدیم ک باورم نمیشه میگم ما ک انقد با هم خوب بودیم چرا یهو اینطوری شد واقعا بچه زندگی ادمو عوض میکنه بنظرم ک دیگه هیچ وقت زندگی قبلی برنمیگرده انقد میشینم روزا گریه میکنم ولی چ فایده…

میشه منم تگ کنی

کم‌کم‌درست‌میشه عزیزم الان دیگه همه پدرمادرای جوون اهل تفریح و‌سفر بودن و هستن یهو وجود بچه انگار همه چیو کنسل میکنه
سختی این قضیه زمانیه ک شاغلم بودی و الان لذت کارو حقوق ازت گرفته شده
اما درست میشه منو شوهرم با پسرمون شبا میریم با ماشین بیرون تو خونم بعضی شبا عین قبلیم بعضی شبا هم فقط درگیر بچه
زندگی همینه سخت نگیر خیلی خودتو بابتش اذیت نکن

عزیزم تو دنیا فکر نکنم آدمی به سرخوشی من وجود داشت از تفریح و بیش فعالی کودک درونم گرفته تا خندیدنام و دورهمی و ....اوووه بقیش بماند
برا منم خیلی خیلی سخت بود قبول شرایط جدیدم یعنی تا آخرین روز بارداریم میگفتم حوصلم سررفته و همراه خانواده فقط تو دور دور بودیم و شام و نهار تو طبیعت.به یکباره بعد زایمان ورق برگشت حس کردم افتادم تو ته چاه و دیگه تا آخر عمرم خلاصی ندارم...ولی الان خوبم راه اومدم با شرایط جدیدم....تو هم بذار یه مدت بگذره میبینی اون حال و هوای قبل بچه یادت رفته انگار از اولش مثل همین الانت بودی نه اونی که قبلا بودی....الان شاید برات درکش سخت باشه ولی به این زودیا درک میکنی حرفم رو....و جالب اینجاست که کاملا خو میگیری با این شرایطت و برات غیرعادی یا سخت نمیاد این اوضاعت....یادت باشه میلیاردها خانوم الان تو شرایط تو هستن،سخت نگیرو لذت ببر به جای فکر کردن به گذشته به خودت بگو قراره تو آینده دلم برا این روزام تنگ شه پس باید هر چند سخت لذتشو ببرم

هیچ وقت 🤣🤣🤣🤣فقط باید خودت با شرایط،وفق بدی تایمایی که خوابه نهایتا

منم مثل توام‌ اما ناشکری خیلی بده خدا یه همچین فرشته هایی بهمون داده ک خیلیا حتی حسرت مادر شدن رو دارن.
منم حتی وقت‌ نمیکنم باشوهرم صحبت کنم همه حرفامون هم درباره نفس . حتی شبا نمیتونم بغلش بخوابم و این خیلی بده چون کم کم عادت میکنیم دور از هم باشیم.
ولی کافیه بچه هامون بزرگتر بشن و زندگیمون دوباره روال قبلی میشیه.

کم کم به روال عادی برمیگرده همه چی فقط کمی صبرو حوصله میخوات ..تو بهترینی که خدا شما رو لایق دونسته و در دامنتو فرشته ای قرار داده خداروشکر خیلیا حسرت این روزای مارو میخورن و سالیان سال دنبال دوا درمونن

ما چی بگیم که ۲ تا داریم

عزیزززم اگه کمکی داری میتونی نینی رو بزاری پیشش مثلا جمعه اونم در حد دو ساعت خلوت کنین وگرنه تمام این چیزا تعطیله خواهر من دخترم ۵ سالشه تو این مدت هنوز درست نتونستیم درست باهم خلوت کنیم دیگه از وقتیم چیزیو بفهمن اینقد فضولی میکنن ک از همه چیز سیر میشی😁😂